پتانسیل

توان، توانمندی
�جان نهان� پیشنهاد شده از سوی یکی از کاربران نیز واژه ی جاندار و زیبایی برای �پتانسیل� است.

اندوخبار

برابر رسمی این واژه تَوَند از ستاک "توان" یعنی تَو و پسوند - وَند میباشد.

جان نهان
توانش
درون داشت

انرژی
نیروی نهفته

پتانسیل به معنی متفاوت اند : پیشرفت . انجام کار . وانرژی ها متفاوت اند از:انرژی پتانسیل کشسانی. هسته ای. . . .

ذخیره شده البته در علون پایه ی هفتم به این معنا هستش
مثل انرژی پتانسیل گرانشی و. . . .

استعداد داشتن در چیزی یا کاری٬توانایی انجام

در گفتار کلمه پتانسیل به معنای توانایی است.
اما پتانسیل در علوم انرژی هم هست. برای مثال انرژی پتانسیل ذخیره شده یا انرژی پتانسیل کشسانی.

انرژی پتانسیل نوعی از انرژی ، با قابلیت ذخیره شدن، هست که به علت تغییر در پیکر بندی یک سیستم بوجود می آید.
به عنوان مثال جعبه ای که روی زمین قرار دارد با زمین یک سیستم را می سازند با بلند کردن جعبه ، پیکربندی و چینش سیستم به هم می ریزد ولی انرژی صرف شده برای بالابردن جعبه، در این سیستم ذخیره می شودبطوری که با رها کردن جعبه، جعبه خودبخود به سمت موقعیت قبلی خودش باز می گردد.
... [مشاهده متن کامل]

پتانسیل
واژه ای ایرانی - اروپایی است:
پُت - آنس - اِل
پُت = بُتهء پارسی است در زبانزد : بی بُته
آنس = اَند پارسی است مانند : رَوَند
اِل= پسوند آل یا ایل پارسی : پوشال، بندیل
پیش نهاد : پُتان ، پُتانه ، پُتو مانند : نیرو : نیر - او

گنجایش و ظرفیت چیزی

شایستگی، سرشت، جوهره

پناسیل; به معنی تبدیل انرژی ساکن با انرژی جنبشی یا حرکتی

K انرژی جنبشی به معنای کنتیک
حالا u یعنی چه

توانمندی، استعداد

در زبان فارسی معادل ’بالقوه‘ و ’نهفته‘ می باشد. در فیریک به صورتی از انرژی گفته می شود که در یک سامانه بصورت نهفته وجود داشته و قابل تبدیل به انرژی جنبشی است. به عبارتی ساده تر انرژی ذخیره شده در اجسام را می گوییم. یکای آن ’ژول‘ است. زیر مجموعه های این انرژی عبارتند از:
... [مشاهده متن کامل]