دوام ، پایمردی، تحمل، استواری، تحمل، ثبات، ثبوت، دوام، مداومت، مقاومت
حمید رضا مشایخی - اصفهان
حالت و وضع ثابت که تغییر نکند
Sustainability
پیوستن مقاومت ؛ پایداری کردن :
و اگر شجاع نبودی هیچکس با سپاه دیو و پری مقاومت نپیوستی. ( سند بادنامه ص 321 ) .
مقاومت
استقامت . . . استوار. . . . ایستادگی. . . . مقاومت. . . . تحمل
گرم درآمدن . [ گ َ دَ م َ دَ ] ( مص مرکب ) سخت مقاومت کردن . دلیری کردن . پایداری سخت : جنگ سخت آنجای بود. . . آن ملاعین گرم درآمدند خاصه در مقابله ٔ امیر. ( تاریخ بیهقی ) .
پایداری
طوری که من اینجا میبینم و میدونم استقامت و پایداری به یک معنی هستند و میشه به جای هم ازشون استفاده کرد
سوال من اینه که چرا باید معلم من بخاطر استفاده جایگزینی از پایداری بجای استقامت نیم نمره از آزمون مهم من کم کنههههه اگر کم نمی کرد می تونستم نمره کامل بگیرمممم
دوام . . . . پایمردی . . . . . . استقامت. . . . . . .
ز پای ننشستن. [ زِ ن َ ن ِ / ن َن ْ ش َ ت َ ] ( مص مرکب ) کنایه از مقاومت کردن. آرام نگرفتن. قرار نگرفتن. به کار خود ادامه دادن و درنگ نکردن. به زانو درنیامدن. کاری را یکسره تا نیل به هدف تعقیب کردن. پیوسته کوشیدن ( در راه مقصودی و کاری ) . دست از کار نکشیدن :
... [مشاهده متن کامل]
اگر تو سرو خرامان ز پای ننشینی
چه فتنه ها که بخیزد میان اهل نشست.
سعدی.
چون شمع وجود من شب تا بسحر خود را
میسوخت و پروانه تا روز ز پا ننشست.
حافظ.
پایداری ( Stability ) [اصطلاح دریانوردی] :تمایل کشتی به حفظ یک حالت خاص ( از نظر کج شدگی به یک سمت ) و یا بازگشت به حالت تعادل عموی بعد از کج شدن را گویند .
استقامت ایستادگی پایمردی استواری
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)