پایداری

/pAydAri/

    endurance
    opposition
    patience
    persistence
    resistance
    staying power
    guts
    stability
    durability
    constancy

فارسی به انگلیسی

پایداری سخت
fortitude

پایداری کردن
dispute, endure, persevere, resist, stick, to be constant, to stand fast

مترادف ها

resistance (اسم)
ایستادگی، سختی، مخالفت، استحکام، پایداری، مقاومت، معارضه، عایق مقاومت

durability (اسم)
دوام، پایداری، ماندگاری، پایایی، بقاء، دیرپایی

constancy (اسم)
وفاداری، استواری، ثبات، متانت، پایداری

stability (اسم)
استحکام، استواری، ثبات، پایداری، پایایی، محکمی، پا بر جایی

stableness (اسم)
استحکام، استواری، ثبات، پایداری

fixity (اسم)
قرار، استواری، ثبات، تثبیت، پایداری، ثبوت

endurance (اسم)
پایداری، تحمل، سر سختی

permanency (اسم)
دوام، ثبات، پایداری، ترتیب همیشگی، قرار دائمی

پیشنهاد کاربران

دوام ، پایمردی، تحمل، استواری، تحمل، ثبات، ثبوت، دوام، مداومت، مقاومت
حمید رضا مشایخی - اصفهان
حالت و وضع ثابت که تغییر نکند
Sustainability
پیوستن مقاومت ؛ پایداری کردن :
و اگر شجاع نبودی هیچکس با سپاه دیو و پری مقاومت نپیوستی. ( سند بادنامه ص 321 ) .
مقاومت
استقامت . . . استوار. . . . ایستادگی. . . . مقاومت. . . . تحمل
گرم درآمدن . [ گ َ دَ م َ دَ ] ( مص مرکب ) سخت مقاومت کردن . دلیری کردن . پایداری سخت : جنگ سخت آنجای بود. . . آن ملاعین گرم درآمدند خاصه در مقابله ٔ امیر. ( تاریخ بیهقی ) .
پایداری
طوری که من اینجا میبینم و میدونم استقامت و پایداری به یک معنی هستند و میشه به جای هم ازشون استفاده کرد
سوال من اینه که چرا باید معلم من بخاطر استفاده جایگزینی از پایداری بجای استقامت نیم نمره از آزمون مهم من کم کنههههه اگر کم نمی کرد می تونستم نمره کامل بگیرمممم
دوام . . . . پایمردی . . . . . . استقامت. . . . . . .
ز پای ننشستن. [ زِ ن َ ن ِ / ن َن ْ ش َ ت َ ] ( مص مرکب ) کنایه از مقاومت کردن. آرام نگرفتن. قرار نگرفتن. به کار خود ادامه دادن و درنگ نکردن. به زانو درنیامدن. کاری را یکسره تا نیل به هدف تعقیب کردن. پیوسته کوشیدن ( در راه مقصودی و کاری ) . دست از کار نکشیدن :
...
[مشاهده متن کامل]

اگر تو سرو خرامان ز پای ننشینی
چه فتنه ها که بخیزد میان اهل نشست.
سعدی.
چون شمع وجود من شب تا بسحر خود را
میسوخت و پروانه تا روز ز پا ننشست.
حافظ.

پایداری ( Stability ) [اصطلاح دریانوردی] :تمایل کشتی به حفظ یک حالت خاص ( از نظر کج شدگی به یک سمت ) و یا بازگشت به حالت تعادل عموی بعد از کج شدن را گویند .
استقامت ایستادگی پایمردی استواری
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)