endure, last
پایا
/pAyA/
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
پایدار، تاب اور، تحمل کننده، پایا
پایدار، پایا، محکم، ثابت، پا بر جا، استوار، باثبات، مداوم
پایدار، پایا، دائمی، ثابت، ابدی، ماندنی
پایا، بادوام، ثابت، دیرپای، خالد، ماندنی، پاینده
پایا، دائمی، همیشگی، ابدی، همه ساله
پایا، مزمن، مصر، ماندگار، مداوم، لجوج، سمج، مقاوم، ایستادگی کننده
پایا، دیرپای، باودام
پیشنهاد کاربران
( در بانکداری )
Automated Clearing House ( ACH )
The Iranian ACH ( PAYA )
دیربقا. [ ب َ ] ( ص مرکب ) پرعمر. که دیر بماند. که دیر ایستد. که دیر زید :
لعل کو دیرزاد دیربقاست
لاله کامد سبک سبک برخاست.
نظامی.
لعل کو دیرزاد دیربقاست
لاله کامد سبک سبک برخاست.
نظامی.
پایدار ثابت
جاوید
ثابت