پاکسازی کردن


    purify
    purge

مترادف ها

purge (فعل)
پاک کردن، تصفیه کردن، تبرئه کردن، خالی کردن، زدودن، تطهیر کردن، تهی کردن، پاکسازی کردن، تنقیه کردن

پیشنهاد کاربران

دلیلِ بودنِ همکردِ �کردن� برایم گنگ است، وقتی به راحتی می توان گفت �پاک ساختن� چرا پاکسازی کردن؟ هم کوتاه تر هم شیوا تر و خوش آوا تر.
پاکسازی.
پاک ساختن: پاکسازی کردن.
پاکساز/پاکسازنده: پاکسازی کننده.
پاک ساخته/پاکسازیده: پاکسازی شده.
Clear

بپرس