پاکدامنی

/pAkdAmani/

    chastity
    continence
    honor
    probity
    virtue

مترادف ها

continence (اسم)
پرهیزگاری، خودداری، پاکدامنی، خویشتن داری

virtue (اسم)
پرهیزگاری، حسن، عفت، پاکدامنی، پرهیزکاری، تقوا، تقوی

purity (اسم)
خلوص، صفاء، عفت، پاکدامنی، تمیزی، طهارت، صافی، پاکی

chastity (اسم)
عفت، نجابت، پاکدامنی، عفت وعصمت، سادگی

probity (اسم)
پاکدامنی، راستی، پیروی دقیق از اصول

پیشنهاد کاربران

مستور . . .
در بازی جدولانه دو، مرحله هفتم، جواب میشه: عفاف.
پاک دامن = عفت ، حیا
به نظر من پاک همون حیا و مِهره
و دامن منظور همون عفت و ایناس.
معصوم بودن دل پاک بودن پاک بودن ادم خوب بودن پارسایی
جامه ٔ شرم . [ م َ / م ِ ی ِ ش َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) عفت . پاکدامنی . حیا : ز سر تاج فرهنگ بفکنده ای ز تن جامه ٔ شرم برکنده ای . فردوسی .
- پاک شلواری ؛ عفت. مقابل شهوت رانی : خاصه ادب نفس و تواضع و پارسایی و راستگویی و پاک شلواری و بی آزاری. ( منتخب قابوسنامه ص 37 ) .
پارسایی، پاکی، پرهیزکاری، طهارت، عصمت، عفاف، عفت، ناموس، نزهت، نزاهت
معصوم بودن
دور از گناه بودن

عفت، حیا
پرهیز گار
نزاهت
عفت
نزهت
پارسایی
بتول
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس