پاک شدن


    clean
    to be cleaned or purified
    to be obliterated

فارسی به انگلیسی

پاک شدن با فشار اب
flush

مترادف ها

wear off (فعل)
سابیدن، پاک شدن، تدریجا تحلیل رفتن، فرسوده و از بین رفته شدن

get cleaned (فعل)
پاک شدن

پیشنهاد کاربران

بپرس