پانسمان

/pAnsemAn/

    dressing
    dressing of a wound

فارسی به انگلیسی

پانسمان کردن
dress

پیشنهاد کاربران

واژه فارسی پانسمان در اصل وام واژه ای ( به فرانسوی: pansement ) به معنی شستشو، مرهم گذاری و بستن جراحات با باندهای پزشکی است.
واژه پانسمان
معادل ابجد 204
تعداد حروف 7
تلفظ pānsemān
نقش دستوری اسم
...
[مشاهده متن کامل]

ترکیب ( اسم مصدر ) [فرانسوی: pansement] ( پزشکی )
مختصات ( س ِ ) [ فر. ] ( اِ. )
آواشناسی pAnsemAn
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار

کردی جنوبی:تاپو
زخمپوش=پانسمان
زخمپوش کردن=پانسمان کردن، زخمپوشی
نکته: واژه های زخمبند و زخمبندی به جای واژه ی بانداژ درخور هستند.
تامپون : توده پارچه جهت جلوگیری از خونریزی
زخم بندی