پاسپورت

/pAsport/

    passport

پیشنهاد کاربران

این جعلیات را نقد کنیم، چون دقیقاً برای تحریف هویت زبانی و تاریخی ملت ها ساخته می شوند. من بر اساس منابع معتبر زبان شناسی و تاریخ زبان توضیح می دهم:
- - -
❌ ادعای اول: �فارسی زبان نیست و حدود ۸۰ سال پیش تاسیس شده�
...
[مشاهده متن کامل]

✅ پاسخ:
زبان فارسی ( که در متون علمی به آن فارسی نو / New Persian می گویند ) قدمتی بیش از ۱۲۰۰ سال دارد و هرگز محصول ۸۰ سال پیش نیست.
فارسی نو در قرن ۳ هجری قمری ( ۹ میلادی ) شکل گرفت و آثار کلاسیکی مثل شاهنامه فردوسی ( قرن ۴ هجری ) ، دیوان حافظ، سعدی، رودکی، نظامی و… همه به فارسی نو نوشته شده اند. ( منبع: Gilbert Lazard, "The Rise of the New Persian Language" in The Cambridge History of Iran, vol. 4, 1975 ) .
قبل از فارسی نو، زبان های پهلوی ( فارسی میانه ) و فارسی باستان وجود داشتند که هر کدام چند صد سال سابقه داشتند. ( منبع: R�diger Schmitt, "Achaemenid Persian", Encyclopaedia Iranica ) .
➡️ پس �فارسی� دست کم از زمان هخامنشیان ( ۲۵۰۰ سال پیش ) در مراحل مختلف وجود داشته است.
- - -
❌ ادعای دوم: �فارسی همان دری است و فارسی وجود ندارد�
✅ پاسخ:
در زبان شناسی، فارسی نو سه شاخه ی عمده دارد:
1. فارسی ( ایران )
2. دری ( افغانستان )
3. تاجیکی ( تاجیکستان )
این سه لهجه/شاخه، یک زبان واحد هستند و تفاوتشان در تلفظ و واژگان محلی است. ( منبع: Encyclopaedia Iranica, “Dari” ) .
در قرون اولیه، خود نویسندگان به زبانشان �دری� یا �پارسی دری� می گفتند. در ایران به تدریج نام �فارسی� رایج شد، در افغانستان �دری�، و در تاجیکستان �تاجیکی�.
➡️ بنابراین این ها سه نام برای یک زبان هستند، نه سه زبان مجزا.
- - -
❌ ادعای سوم: �فارسی ۶۰٪ عربی، ۲۵٪ ترکی و بقیه سانسکریت و . . . است�
✅ پاسخ:
پژوهش های آماری زبان شناسان نشان داده که در متون کلاسیک فارسی، بیش از ۷۰٪ واژگان ریشه ی ایرانی ( فارسی میانه و فارسی باستان ) دارند.
واژگان عربی وارد فارسی شده اند، اما بیشتر در حوزه های علمی و دینی. در شعر حافظ و سعدی حدود ۳۰–۴۰٪ واژگان عربی است، نه ۶۰٪. ( منبع: Ali Ashraf Sadeghi, "Persian Language", Encyclopaedia Iranica ) .
واژه های ترکی بیشتر مربوط به دوره ی ایلخانان و تیموریان به بعد است و در کل درصد اندکی از زبان را تشکیل می دهند.
تأثیر سانسکریت و زبان های هندی بر فارسی بیشتر از طریق وام واژه های ادبی و فلسفی است ( مثل: بودا، آواتار، دهر ) ، که بسیار محدود است.
➡️ هیچ زبان طبیعی خالص نیست، اما فارسی یکی از زبان هایی است که تداوم تاریخی قوی و هویت مستقل دارد.
- - -
❌ ادعای چهارم: �فارسی مونتاژ لهجه های محلی است�
✅ پاسخ:
فارسی یک زبان هندواروپایی است که از شاخه ی ایرانی آمده است، و مستقیماً ادامه ی فارسی میانه و فارسی باستان است.
زبان های تاتی، لری، گیلکی، مازنی، بلوچی و کردی هم خانواده با فارسی اند و از یک ریشه ی مشترک به نام �ایرانی� منشعب شده اند، نه اینکه فارسی از آن ها مونتاژ شده باشد. ( منبع: Gernot Windfuhr, "Dialectology and Topics", The Iranian Languages, Routledge, 2009 ) .
- - -
✅ جمع بندی
فارسی یک زبان با سابقه ی بیش از دو هزار سال است که به عنوان زبان ادبی و فرهنگی در ایران، افغانستان و آسیای میانه نقش مهمی داشته. نام �فارسی� یا �دری� تفاوت جغرافیایی است، نه اینکه زبان تازه ای در ۸۰ سال پیش ساخته شده باشد.
- - -

فارسی زبان نیست فارسی درحدود۸۰سال پیش تاسیس شد قبل اون روی کتاب های فارسی مینوشتند مثلا کتاب اول دری که ازکلمه فارسی خبری نبوداین زبان دری هست که بیش از۶۰درصد عربی وحدود۲۵ درصد ترکی وبقیه سانسکریت هندوفرانسوی وانگلیسی وازبعضی لهحه های محلی مانند تاتی لری ولک ساخته ومونتاژگردیده است
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

پاسپورتپاسپورتپاسپورتپاسپورت
گذشت نامه،
خط راه. [ خ َطْ طِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خط جواز. گذرنامه. || پروانه راهداری. ( ناظم الاطباء ) .
شرایط رو برای کسی یابرنامه به وجود ومهیاکردن
دریباگ

جوازسفر