به اوستایی: پاسَر ( pāthr ) امروزه از ترکیب: پاس، بن واژه ( سِتاک ) داشتن ( ( واژه "پسر" هم از این واژه گرفته شده است! ) ) بخش 5 آبان یشت: yām azēm yo ahuro mazda hizvārena ūzbaire fradathāi nmānaheca visaheca zanteushca daingheushca "pathrāica" harethraica aiwyaxshtrāica nipatayaeca nishangharetayaeca ... [مشاهده متن کامل]
معنی: من اهورامزدا آن را با نیروی ( خودم ) فرود آوردم، برای زیاد شدن خانه، محله شهر، روستا، نگه داشتن آن ها، نگاهداری به آن ها، "پاسدار، نگاه داشتن" و نگاهداری به آن ها، آن ها را می بندند در اینجا "fradathāi" هم به معنی نگهداری و مراقب کردن هست!