محلی برای ایستادن و استراحت و تجدید قوا
گردشگاه بوستان
واژه پارک
معادل ابجد 223
تعداد حروف 4
تلفظ pārk
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [فرانسوی: parc]
مختصات ( اِ. )
آواشناسی pArk
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار
فضای سبز
ماندن
منتزه
سباش=نگاه داشتن خودرو، ایستاندن خودرو
Sebash. س یعنی قراردادن و باش یعنی زمین و جایگاه
پار ک
خب حالا پار یعنی دریده یا پارسال یعنی تقریبا پیش زمان گذشته
حالا چرا به محل تجمع در سرسبز یا تجمع ماشینها در یک جا میگویند پارک؟
پارک کلمه فرانسوی
تفرجگاه
پارک یک محل است که در زبان فارسی محل قرار گرفتن و تجمع را با "" باش"" نشان میدهند
و حرف " ن" نماد زمین بدون حصار است.
باشن==" نحوه یک تلفظ bashan
گُلگَشت = گُل گشت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)