پارچ

/pArC/

    ewer
    flagon
    pitcher

فارسی به انگلیسی

پارچ دردار
tankard

پارچ زنگدیس
bell jar

مترادف ها

carafe (اسم)
پارچ

pitcher (اسم)
پارچ، سبو، کوزه، افتابه، پرتاب کنندهء توپ

jug (اسم)
پارچ، کوزه، بستو

پیشنهاد کاربران

گمانِ من این است که این واژه برگرفته از ریشه یِ {پَرچ} در {هِندواروپایی} است به چَمِ {پر کردن}.
گمان های دوستان نیز درخور و شایسته است و باید ریشه درست آن یافت شود.
ولی این ریشه به گمانم نزدیک ترین از نِگاهِ نگارشی است، ولی این به آن چَم ( =معنی ) نیست که درست است.
...
[مشاهده متن کامل]

پَسگَشت:رویه یِ 294 از نِبیگِ {etymological dictionary of the iranian verb}

پارچ
پارچ در سنسکریت پاتره pAtra و به معنی نوشیدن با آن یا به وسیله ی آن می باشد.
سلام
این لغت در لری ولربختیاری هم هست.
کلمه پارچ درانگلیسی هم پیچر هست.
ریشه همه ابن زبانها ظاهرا به آرامی می رسد.
ظاهراخداوند باموسی آرامی صحبت کرده.
واژه پارچ که در گویش لری بختیاری هم هست این واژگانی در گویش لری هست واژگان اصل پارسی هست چون گویش لری همان زبان پارسی قدیمی ایران هست واژه پارچ صد درصد پارسی است.
به ترکی بارداک ، گویوم ، استیکان از تاتاری
گمان می رود از واژه اوستایی پِرِثو ( perethu ) به چم فراخ و گشاد گرفته شده باشد.
کوزه، جایی که بتوان در آن مایعات ریخت.
پارچ دم دستی ( ظروف آشپزخانه )
پارچ یخچال ( ظروف آشپزخانه )

بپرس