دیکشنری
مترجم
بپرس
پارسنگ کردن
counterbalance
counterpoise
دنبال کنید
مترادف ها
counterbalance
(فعل)
خنثی کردن، موازنه کردن، برابری کردن، پارسنگ کردن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها