favoritism, patronage
پارتی
/pArti/
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
پارتی
پیشنهاد کاربران
حزب, فرقه, دسته, بخش
پارتی = مَیَزد ( مهمونی که توش عیش و نوش و بزن و بکوب هست )
مهمانی / میهمانی = مهمونی ساده و خانوادگی
( هر دو واژه ایرانی هستند )
مهمانی / میهمانی = مهمونی ساده و خانوادگی
( هر دو واژه ایرانی هستند )
آشنا داشتن
عموما به طرفداری بدون دلیل از کسی گفته می شود ، در صورتی که حقش نیست.
جشن، طرفداری از کسی
مهمانی، مهمانی مختلط
جشن - مهمانی - پارتی - مجلس
فک وفامیل /قوم و خویش
مهمانی