پابرهنه

/pAberehne/

    barefoot
    barefooted

مترادف ها

barefooted (صفت)
مجرد، پابرهنه

discalced (صفت)
پابرهنه

پیشنهاد کاربران

پاپتی
بی موزه ؛ بی کفش. بی چکمه. بدون پوشیدن چکمه و کفش به پا :
چه بودت گرنه دیوت راه گم کرد
که بی موزه درون رفتی به گلزار.
ناصرخسرو.
پا لخت
بی چیز. کسی که پایش را محافظ نپوشانده
بی چیز

بپرس