ویژه گر


    expert
    specialist
    technician

فارسی به انگلیسی

ویژه گر ادغام شرکت ها
joiner

ویژه گر ارتادندان پزشکی
orthodontist

ویژه گر ارتشی
militarist

ویژه گر اموزش پزشکی
resident

ویژه گر اموزش و پرورش
educationist, educator

ویژه گر بیماری شناسی
diagnostician

ویژه گر بیماری های زنانه
gynecologist

ویژه گر بیماری های کودکان
pediatrician

ویژه گر بینایی
optometrist

ویژه گر بینایی سنجی
optician

ویژه گر پرتو درمانی
radiotherrapist

ویژه گر پرتونگاری
radiographer

ویژه گر خاورزمین
orientalist

ویژه گر دستور زبان
grammarian

ویژه گر زایمان
obstetrician

ویژه گر ژنتیک
geneticist

ویژه گر طب سوزنی
acupuncturist

ویژه گر علم فیزیک
physicist

ویژه گر علوم
scientist

مترادف ها

expert (اسم)
ممیز، متخصص، خبره، کارشناس، ویژه گر، ویژه کار

specialist (اسم)
متخصص، ویژه گر، ویژه کار

پیشنهاد کاربران

بپرس