ویراستاری


    correction
    redaction
    editorial
    editorship

فارسی به انگلیسی

ویراستاری مجدد
revision

ویراستاری کردن
edit

پیشنهاد کاربران

۱_ویراستاری:ویرایش و ویراست برای خوانش نوشته ها. ( ویراستار )
۲_پیراستاری:پیرایش و پیراست برای خوانش پذیری نوشته ها. ( پیراستار )
۳_ژیراستاری:ژیرایش. ژیراست برای برجایی نوشته ها. ( تحریف نگردد ) که کار ژیراستار است.
...
[مشاهده متن کامل]

۴_ایراستار برای از آلمانی و انگلیسی تا لاتینی و یونانی می باشد. که؛
در زبان فارسی دستور زبان ودر عربی صرف ونحو وادبیات عرب گفته می شود .

ویراستاری:بسامانگری، آراییگری، کاستی زُدایی، درست نگاری، درست نگاشتنی
سلامِ پایانی ، سخنی چند با ویراستار بزرگوار ، درنیمه شب و آغاز روز چکیده ای پیرامون واژه [ ویراستاری ] نگاشتم ، هر آنچه تاکنون از نکته ها با همه گونه گون بودن [ خلق آثار ] ، فشرددگی و اهمیت زمان و خستگی
...
[مشاهده متن کامل]
دو گانه [تن و روان] نگاشته و در این پایگاه قرار دادم چکیده [ نیم قرن ] تلاش سخت بنده در پهنه های ارزنده《 علم ، ادب و هنر》و آمیزش این سه گانه ، در ریزه ترین توان کمترین بوده است ، بسیار خرسند می شدم اگر سبب تاخیر ویا احیاناً نارسایی های تخصصی را به گونه ای به بنده انتقال می دادید ، تابنده در دو مورد وادار به دو باره نگاری نشوم ، سخن کوتاه کرده در این فرجام راه آخرین سروده را تقدیم سروران می کنم ، سپاسم زِ یزدان که مشاطه دنیا تَدلیسش کارساز نشد 💮 که فرصت به روزگارم به وا. . . فزون بوده است بسی 💮 سپاس هنرمند نه از سر مجیز بود از کسی 💮 مگر آنکس کَسَش بود نه به هر کسی وهر خسی 💮 اقبالم چنین بود که بلند نبود حیاتِ دُنیویم 💮 که فرصت مرا اندک است لیک کارم بسی✒ [ رستگار باشید و خوش فرجام ] ( نفیس ) '۴۶ : ۷

[ دِگر ویژه نِگری ] یا [ دِگر ویژه بینی ] ، ترجیحاّ [ نگری ] به سبب جایگاه و کاربرد ( مفهومی و فلسفی ) ویژه ای که داشته و همچنین توضیح بسیار گسترده ، مانند کلمه [ اُنظُر ] در قرآن کریم که به معنای [ بِنِگر ] بوده ، اما در معنای کِنایی ( بیندیش ) . [ پاینده ]

بپرس