وکالت

/vekAlat/

    proxy
    representation
    agency
    attorneyship
    lawyer's or barrister's profession the bar
    deputation
    power (of attomey)
    procuration
    lawyersor barristers profession
    membership of the parliament

فارسی به انگلیسی

وکالت انتخابی
referred brief

وکالت دادن
delegate

وکالت دادن به
depute

وکالت نامه
power of attorney

وکالت کردن
to be a lawyer, to go to the bar, to act as counsel, to act innothers right, to be a depuly (of the parliament)

مترادف ها

bar (اسم)
تیر، میل، بار، وکالت، میله، مانع، شمش، خط، میکده، بار مشروب فروشی، دادگاه، نرده حائل، هیئت وکلاء، سالن مشروب فروشی، بند آب، جای ویژه زندانی در محکمه

advocacy (اسم)
طرفداری، دفاع، وکالت

proxy (اسم)
وکالت، نماینده، وکیل، وکالتنامه

attorney (اسم)
وکالت، وکیل مدافع، نمایندگی، وکیل

agency (اسم)
وکالت، نمایندگی، وساطت، ماموریت، دفتر نمایندگی، خبرگزاری، پیشکاری، گماشتگی

delegation (اسم)
وکالت، نمایندگی، هیات نمایندگان

deputation (اسم)
وکالت، نمایندگی، نماینده، هیئت نمایندگی

subrogation (اسم)
وکالت، جانشین سازی، نیابت، جانشینی

proctorship (اسم)
وکالت، نظارت

پیشنهاد کاربران

وکالت. [ وَ / وِ ل َ ] ( ع اِمص ) وکالة. || نیابت. خلافت. جانشینی.
- وکالت دیوان ( اعلی ) ؛ مقامی عالی در عهد صفویه که مرادف نیابت سلطنت بود. ( فرهنگ فارسی معین از زندگی شاه عباس کبیر ج 1 ص 21 ) . توضیح اینکه محمد قزوینی ( یادداشتها 6:7 ) آن را به معنی �شخص اول مملکت بودن �و �صدارت اعظم � گرفته ( به اتکاء عالم آرا چ تهران 1313 هَ. ق. ص 268 ) .
...
[مشاهده متن کامل]

|| واگذاری. || وکیلی. اجرای کاری از جانب کسی. ( آنندراج ) . || ( اصطلاح فقه و حقوق ) وکالت تفویض کردن تصرف در مال است به غیر و آن غیر اصطلاحاً وکیل نامیده میشود، یعنی وکالت آن است که کسی غیر خود را به جای خود قرار دهد در تصرفات شرعی معلوم. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ) . عقدی که به موجب آن یکی از طرفین طرف دیگر را برای انجام امری نایب خود مینماید. ( قانون مدنی ماده 656 ) . در وکالت تفویض حق نمیشود بلکه منوب عنه در عرض نایب ، حق دخل و تصرف در مورد وکالت دارد. ( فرهنگ حقوقی تألیف جعفری لنگرودی ) . عقد وکالت به ایجاب و قبول محتاج است ولی قبول لازم نیست لفظی باشد بلکه فعل کاشف از آن کفایت میکند. حدود اختیارات وکیل برابر اذن صریحی است که موکل به او میدهد و در صورت اطلاق اذن ، حدود اختیارات وکیل بر طبق متعارف و معمول خواهد بود. درصورتی که وکیل از حدود متعارف تجاوز نماید موکل بهیچوجه الزامی به انجام دادن تعهدات او نخواهد داشت. موضوع وکالت باید قابل نیابت باشد ازاینرو وکالت در بخش مهمی از عبادات باطل است. در وکالت اگر برای وکیل اجرت معین شده باشد وکیل مستحق همان چیزی است که معین شده است و در صورت عدم تعیین ، وکیل استحقاق اجرت المثل خواهد داشت. وکالت عقد جایز است ازاینرو هر یک از طرفین میتواند آن را فسخ نماید ولی اگر از ناحیه موکل باشد اقدامات وکیل تا وقتی که خبر فسخ به او نرسیده معتبر است. وکالت به موت ، جنون ، سفاهت موکل یا وکیل باطل و افلاس موکل نیز موجب میشود که وکالت های راجع به امور مالی او منفسخ شود. ( ترجمه و تلخیص از شرح لمعه و ذخیرةالعباد تألیف فیض ) .
- وکالت انتخابی ؛ وکالتی است که از طرف دادگاه در امور کیفری و از طرف کانون وکلاءدر امور مدنی به وکلاء ارجاع میگردد. این وکالت مجانی است و آن را در اصطلاح دیگر �وکالت مسخر� و �وکالت تسخیری � نیز میگویند.
- وکالت تسخیری . رجوع به ترکیب قبل شود.
وکالة. [ وَ / وِ ل َ] ( ع اِمص ) وکیلی. ( منتهی الارب ) . اسم است توکیل را به معنی تفویض و اعتماد. ( اقرب الموارد ) ( کشاف اصطلاحات الفنون ) . ج ، وکالات. ( اقرب الموارد ) . || گاه وکالة بر حفظ اطلاق میشود از باب اطلاق اسم سبب برمسبب. ( کشاف اصطلاحات الفنون ) . رجوع به وکالت شود.
منبع. لغت نامه دهخدا

وکالت: همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
ادیواک adivāk ( سنسکریت: adhivāka )
کارگشای برگزیده
Attorney - ship
من عاشق وکالت هستم
مختارکاری ؛ مباشرت و وکالت و نیابت. ( ناظم الاطباء ) .
جانشینی _ قیمومت _ کفالت .
وکالت: [اصطلاح حقوق]عقدی است که به موجب آن, شخص به دیگری اختیار انجام عملی را به نام و به نفع خود می دهد وکالت دهنده را موکل و وکالت گیرنده را وکیل نامند.

انواع وکالت
وکالت مطلق: یعنی این که شخصی را برای تمام امور شخص دیگری را وکالت کند ( فروش یا خرید یا پرداخت هزینه خانواده …… ) که وکیل نیازی به اجازه از موکل خود را ندارد.
وکالت مقید: مورد وکالت معین است و وکیل باید در همان مورد معین، عمل نماید ( صرفا خرید خانه یا فروش ماشین و…. . )
...
[مشاهده متن کامل]

مورد وکالت باید امری باشد که به موجب قانون یا طبیعتاً درانحصار شخص نباشد وخود شخص موکل بتواند آن را انجام دهد مثل وکالت در مجلس معامله که باید خودش عمل نماید و نمی تواند دیگری راوکیل نماید.
۱ - وکیل انتخابی
در مواردی بکار می رود که شخصی، وکیل خود را انتخاب و با انعقاد قرارداد وکالت از او می خواهد وکالت او را برای دفاع از حقش در مراجع قضایی برعهده بگیرد.
۲ - وکیل تسخیری
در مواردی که دعوایی کیفری جریان داشته و علیرغم ضروری بودن حضور وکیل، در دادرسی و محاکمات، به دلیل امتناع متهم از اخذ وکیل ویا نداشتن بضاعت مالی برای این کار، وکیلی برای دفاع از متهم وارد پرونده نشده است که دراین صورت به تشخیص دادگاه، از بین وکلای دادگستری وکیل رایگان برای او گرفته می شود. عنوان وکیلی که به این ترتیب وارد پرونده می گردد، وکیل تسخیری است.
۳ - وکیل معاضدتی
در مواردی که اشخاص برای دفاع از حقوق خود در دعاوی حقوقی نیاز به وکالت داشته باشند ولی بدلایلی امکان گرفتن وکیل نداشته باشند، با تشخیص عسرو حرج موکل از سوی دادگاه یا تشخیص کمسیون معاضدت کانون وکلا، در این موارد وکیلی بصورت رایگان دفاع از حقوق شخص معسر را برعهده می گیرد. عنوان وکیل یاد شده در این موارد، وکیل معاضدتی است.
۴ - وکیل اتفاقی
اگر شخصی تحصیل کرده رشته حقوق باشد ولی شغل او وکالت نباشد، بخواهد بصورت اتفاقی برای حل مشکلاتی که بستگان نزدیک او در مراجع قضایی دارند، خارج از چرخه و آزمونهای سخت کانون وکلای دادگستری، از این کانون برای همان مورد خاص پروانه وکالت موردی بگیرد، با طی مراحل قانونی و پرداخت هزینه مربوطه می تواند به این امر اقدام کند. شخصی که با این روش وکالت موردی برای دفاع از حقوق بستگانش گرفته است را وکیل اتفاقی گویند.
انحلال عقد وکالت
عزل موکل که وکیل را از وکالت عزل کند.
موت یا جنون وکیل یا موکل.
۳ ) موت یا جنون وکیل یا موکل ( مفاد ماده ۶۷۸ قانون مدنی )
۴ ) سفه وکیل و موکل
تعهد وکیل :
هرگاه از تقصیر وکیل خساراتی به موکل متوجه شود که وکیل مسبب آن باشد ، مسئول خواهد بود ، وکیل می بایست در تصرفات و اقدامات خود مصلحت موکل را مراعات نموده و از اختیارات داده شده تجاوز نکند ، آنچه را به جای موکل خود دریافت می کند به او رد کند ، در صورتیکه برای انجام امری دو یا چند وکیل معین شده باشد هیچ نمی تواند بدون دیگری و یا دیگران در امری دخالت نماید و اگر وکیل وکالت در توکیل نداشته باشد نمی تواند انجام امری را به دیگری واگذار کند.
اجرت وکیل یا همان حق الوکاله ی او، اصولاً تابع قرارداد میان وکیل و موکل است و سقفی ندارد. لیکن تعرفه ای که در خصوص حق الوکاله تصویب می شود، اثراتی نیز دارد. باید گفت که در صورت شکست یک طرف در دعوا، تمامی هزینه های دعوا و از جمله حق الوکاله ی وکیلِ طرف پیروز دعوا، بر عهده ی محکوم علیه است. در این شرایط، اگر حق الوکاله ی وکیل طرف پیروز دعوا، کمتر از میزان تعرفه ی قانونی باشد، محکوم علیه باید همان مبلغ پایین تر را به شخص پیروز دعوا بپردازد؛ لیکن در صورتی که آن حق الوکاله بیش از مبلغ تعرفه ی قانونی باشد، محکوم علیه تنها موظف است همان مبلغ تعرفه ی قانونی را به شخص پیروز بپردازد و راجع به مازاد، تکلیفی ندارد. لیکن رابطه ی مالی شخص پیروز با وکیل خویش، کماکان طبق قرارداد میان آن دو است. حق الوکاله ی وکیل خود شخص محکوم علیه نیز، طبق همان توافق میان موکل و وکیل خواهد بود. لازم به ذکر است که مبلغ تعرفه های قانونی موجود در این زمینه، متغیر است و بستگی به قوانین مصوب در این زمینه دارد. در هر حال باید دانست که در صورت نبودن قرارداد، همان مبلغ تعرفه ملاک خواهد بود.
تفاوت وکیل پایه یک و وکیل پایه دو :
وکلای پایه ۲ فقط حق شرکت در محاکم کیفری که به جرم های تعزیری مستوجب حبس کمتراز ۱۰ سال و شلاق و جزای نقدی و اقدامات تامینی منتج می شود را دارند و در محاکم حقوقی نیز چنانچه بازخواسته کمتر از ۵۰۰میلیون ریال باشد و یا خواسته غیر مالی مگر در دعاوی مربوط به اختلافات در اصل نکاح، اصل طلاق، اثبات و نفی نسب باشد، می توانند از حقوق موکل خود دفاع کنند اما وکیل پایه یک دادگستری حق شرکت در تمامی محاکم اعم از حقوقی و کیفری و. . را دارند. وکلایی که از کانون وکلای دادگستری پروانه اخذ می کنند بدواً به صورت ۲ سال کار آموزی دوره را طی می کنند و می توانند ذیر نظر وکیل سپرست نسبت به دفاع از حقوق موکل اقدام کنند و پس از طی ۲ سال و همچنین تأیید صلاحیت علمی و گزینش های مربوطه موفق به اخذ پروانه وکالت پایه یک شوند

دادورزی
کارسپاری
Attorney
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)