منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید واژه وه معادل ابجد 11 تعداد حروف 2 تلفظ veh ترکیب ( صفت ) [پهلوی: vēh] مختصات ( وَ ) ( صت . ) منبع لغت نامه دهخد فرهنگ فارسی عمید فرهنگ فارسی معین فرهنگ فارسی هوشیار
یی وه، ییوه در زبان لکی یعنی: ۱. دیوانه ۲. مجنون ۳. معادل سامنج و صفی حال و گِرَک می باشد
رووِ یا رووه نام روستایی باستانی در منطقه پلنگ دره که به دلیل اشتباهات تقسیمات کشوری دو تکه شده و نیمی از این منطقه در استان قم و نیمی در استان مرکزی قرار دارد در حالیکه هیچ قرابت فرهنگی و زبانی با شهرستان خود یعنی دلیجان ندارد به همین دلیل درکی از زبان و فرهنگ مردم این روستا ندارند و کلمات آن در نوشتار اداری به دلیل بیسوادی دگرگونی زیادی پیدا کرده است. ... [مشاهده متن کامل]
برای نمونه نام روستا رووه است از واژگان رو به معنی شکار و وِه یا وِ معنی به و نیک و در کل به معنی شکارگاه است و به دلیل ناتوانی در تلفظ آن را راوه می نویسند و میخوانند که بی مفهوم است. همچنین دولی که نام پارسی دختران ایرانیست و الان در هند بسیار رایج است را به دلیل ناتوانی در ادای واژه دالی میخوانند و می نویسند که بی معنا و بی مفهوم است.