ولخرجی

/velxarji/

    extravagance
    prodigality
    splurge
    spree
    wastefulness
    binge

مترادف ها

profligacy (اسم)
هرزگی، ولخرجی، ولگردی

squander (اسم)
اسراف، ولخرجی

prodigality (اسم)
اسراف، ولخرجی

lavishness (اسم)
فراوانی، وفور، ولخرجی

پیشنهاد کاربران

گشادبازی. [ گ ُ ] ( حامص مرکب ) عمل گشادباز. خرج کردن بی جا و بسیار. اسراف در خرج. خرج کردن به گزاف.
ریخت و پاش
کسی میدونه کلمه ( خرج مرج ) به اینگلیسی چه میشه ؟
تبذیر
ریخت و پاش کردن
ریخت وپاش گری
پول خوره
اتلاف، اسراف، تبذیر، تفریط، گشاده بازی
بریز و بپاشی، گشاده دستی