بی حس کردن، کشتن، بدیگری واگذار کردن، مستهلک کردن، وقف کردن
اختصاص دادن، وقف کردن، فدا کردن
اختصاص دادن، وقف کردن، اهدا کردن
بی حس کردن، کشتن، بدیگری واگذار کردن، مستهلک کردن، وقف کردن
وقف کردن، تخصیص دادن به، بکسی واگذار کردن
وقف کردن، چیزی را وقف کردن، اعطا کردن به، موهبت بخشیدن به
وقف کردن، نذر کردن، قسم خوردن