وقت شناس

/vaqtSenAs/

    who knows times and seasons
    punctual
    opportunist

مترادف ها

punctual (صفت)
صریح، دقیق، بموقع، خوش قول، نقطه نقطه، نقطه دار، معنی دار، نیش دار، وقت شناس، ثابت در یک نقطه، نقطه مانند، لایتجزی، نکته دار، با ذکر جزئیات دقیق، اداب دان

پیشنهاد کاربران

وقت شناس یه واژه اربیه و برابر آن ایناست
awām vičītār و hangām būtīk

بپرس