وفاق

/vefAq/

    consensus

مترادف ها

consensus (اسم)
اجماع، وفاق، توافق عام، رضایت و موافقت عمومی

پیشنهاد کاربران

وفاق: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
سازگاری، هماهنگی، همکاری، همدلی ( دری )
میسرا misrā ( سغدی: میثره mişra )
سازگاری ، مخالفت نکردن ، خلاف نکردن، موافقت کردن ، همراهی و سازش
وفاق : وفاق ( عربی ) 1 - همراهی، همکاری، اتحاد؛ 2 - ( در قدیم ) موافقت، سازگاری. وفاق اسم دختر باریشه عربی است . اسم وفاق مورد تایید ثبت احوال ایران برای نامگذاری دختر است.
وفاق : صمیمیت و یکدلی و موافقت و همراهی .
وفاق ( consensus ) :[اصطلاح جامعه شناسی] وفاق واژه ای است لاتینی که توسط جامعه شناسان در زبانهای فرانسه و آمریکایی به کار می رود و دلالت دارد بر پیدایی اتفاق نظر و توافقی آشکار یا نهان در یک گروه خواه در مورد یک وضع خاص و خواه در باب زمینه های اصلی حیات آن گروه و یا دلایل خواست اعضای آن به اینکه حیاتی مشترک داشته باشند. وفاق موجبات ایجاد به هم پیوستگی آگاهانه تر یک گروه و همبستگی بیشتر آن را فراهم می سازد.
...
[مشاهده متن کامل]

توافق درباره ارزشهای اجتماعی بنیادی توسط اعضای یک گروه یا اجتماع و جامعه برخی از متفکران در جامعه شناسی به شدت بر اهمیت وفاق به عنوان اساس ثبات اجتماعی تاکید می ورزند.
منبع https://rasekhoon. net

بپرس