constant (صفت)پایدار، وفادار، دائمی، ثابت، استوار، ثابت قدم، باثبات، ماندگارallegiant (صفت)وفادار، صادق، هم پیمانloyal (صفت)وفادار، صادق، ثابت، پا بر جا، وظیفه شناس، با وفا، امین، مشروعstaunch (صفت)وفادار، بی شائبه، بی رخنه، بی منفذstanch (صفت)پایدار، وفادار، دو اتشهleal (صفت)وفادار، صادق، حق شناسtrig (صفت)وفادار، قابل اعتماد، سرحال، شیک، تر و تمیز، خود اراsingle-hearted (صفت)وفادار، بی ریا، امین، یکدل
وفاسگال. [ وَ س ِ ] ( نف مرکب ) وفاسگالنده. آنکه وفا پیشه خود سازد. وفااندیش. وفادار. ( آنندراج ) . || خیرخواه و نیک اندیش. || خوش نفس. ( ناظم الاطباء ) .پیماندارپایبند فقط در رابطه با آرمان و عقیده.وفاکیش ؛ وفادار :دوم آنجا که معشوق وفاکیشببیند نوگلی با بلبل خویش. وحشی. رجوع به �وفاکیش � شود.Loyalبرابر پارسی وفادار واژه اوستیکان میباشدپایبندیعنی افراد با اصالت+ عکس و لینک