وعده

/va~de/

    appointment
    date
    engagement
    plate
    promise
    usance
    due date
    term
    maturitu

فارسی به انگلیسی

وعده ان هنوز نرسیده است
it is not yet due.

وعده خوراک
bellyful, helping, repast, serving

وعده دادن
promise, to promise, to make an appointment

وعده دار
due at a specified date after sight, payable at maturity

وعده دروغین دادن
bluff

وعده گاه
haunt, rendezvous

وعده گرفتن
to invite

وعده ملاقات
appointment, assignation, date, tryst

وعده ملاقات گذاشتن
date

وعده و وعید
propaganda

وعده کردن
appoint

مترادف ها

promise (اسم)
پیمان، عهد، وعده، قول، عهده، میثاق، نوید

behest (اسم)
امر، دستور، وعده، قول

پیشنهاد کاربران

Versprechen با تلفظ فِرشپرِخِن به زبان آلمانی و promise با تلفظ پِرامیس به زبان انگلیسی معادل واژه وعده و فعل وعده دادن در زبان فارسی . شاید مهم و مفید و ثمر بخش باشد بدانیم که وعده های بهشت و جهنم از طرف خدا و به امر و خواست وی به انسان داده نشده اند بلکه از طرف و به امر و خواست بنیانگذاران ادیان و مخترعین یوغ های سنگین و سبک شرایع دینی با هدف زنده نگاه داشتن نام و نشان و اثر خویش در زبان و خط و خاطره انسان بخصوص پیروان و در حافظه تاریخ به عنوان دو ضمانت نامه سفت و سخت اجرائی در دفاع جانبازانه از دین و حفظ یوغ شریعت بر دوش پیروان. خدای حقیقی و واقعی بی نیاز مطلق است و لذا هیچگاه و هرگز به ستایش و پرستش، نیایش و مناجات، دعا و عبادات، طاعت و بندگی، تسبیح و ذکر، احداث معابد و قربانی حیوانات در اطراف آنها، زیارت خانه هایش در فلان سرزمین ها، تعیین قبله گاه و اوقات شرعی از طرف انسان هیچگونه نیازی نداشته، ندارد و نخواهد داشت. آئین یکتا پرستی هم از آسمان نازل نشده و بر هستی و وجود انسان تحمیل نگردیده و هیچ چیز دیگری نمی باشد غیر از فرزند راستین، وارث بر حق، ادامه دهنده راه و کمال نهائی جمیع آئین های بت پرستی.
...
[مشاهده متن کامل]

کلمه وعده در اصل و ریشه یعنی به زبان فارسی ماقبل اوستای نوشتاری اشاره راز آمیزی بوده به عدد ۱۰. و آنهم نه ده فرمان موسا ( موسی ) و نه تعداد اعداد یک رقمی از صفر تا نُه ( ۰ تا ۹ ) و نه تعداد انگشت های دست و پای افراد انسانی بلکه ابعاد دهگانه انسانی یا من های دهگانه مشتمل بر پنج من مردانه و پنج من زنانه بر رویهم؛ یکی واقعی، تجربی، پدیدار شده یا فنومنی و نُه تا غیر واقعی، غیر تجربی، پدیدار نشده یا نوومنی. در همین زمینه شاید مفید و ثمر بخش باشد بدانیم که واژه های کاتِگوری و فنومن و نوومن که از مفاهیم بنیادی فلسفه غرب می باشند از یونان باستان تاکنون، در اصل و ریشه به زبان فارسی بوده و نه یونانی.
وع ده : حال در زمینه واژه شناسی باید پژوهش نمود که پیشوند وع در اصل و ریشه چگونه نوشته و تلفظ میشده. در همین زمینه لازم به اشاره میدانم که واژه رمزی قرآنی یعنی مائده در اصل و ریشه به معنای طعام و خوان و سفره آسمانی نبوده بلکه بصورت 《ما آ ده 》بوده به این معنا که هر کدام از ما افراد انسانی در آفرینش سرمدی، مبدئی و معادی، ازلی و ابدی همین دنیا و آسمان و زمین و هرآنچه که بین آنهاست در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین به شکل خانواده ده عضوی مشتمل بر پنج مرد و پنج زن خودی در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، توانائی و دانائی و هنرمندی آفریده شده و هرکدام از عشق و زندگی جاودانه برخوردار گردیده ایم. واژه فارسی ماده هم در اصل و ریشه به معنای خمیر مایه ساختاری واقعیت نبوده بلکه به شکل 《ما ۱۰ 》 بهمان معنا و کلمه ایده هم یونانی نبوده بلکه فارسی به شکل ای ده مخفف این ده بوده و ضمیر دوم شخص مفرد این، اشاره به هر فرد انسانی داشته و دارد.

مدت زمان انجام کاری ، نوبت، دفعه،
مثلا وعده غذا یا وعده سر رسید چک، وعده رسیدن انجام
مژده - وَده - نوید
برابر واژه وعده دادن میشه پدیس دادن ک قول دادن هم میشه
برای وعده خوراک خوردن نیز واژگان بیل beyl و چاشت ، برای وعده خوب دادن نوید و مژده
واژه وعده کاملا پارسی است چون در عربی می شود یعد این هم عربی نیست این واژه یعنی وعده صد درصد پارسی است.
انجامش
وعده و خبر به طرف مقابل برای انجام کاری در آینده
وَعده
واژه ای ایرانی - اوروپایی که بهتر است " وَده یا وَد " نوشته و گفته شود ، همریشه با :
انگلیسی : wed , wedding
آلمانی : Wette , wetten
پَدیس = قول، وعده، وعید
پَدیس دادن = قول دادن، وعده دادن
بن خان: فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی، حسن دوست
#پارسی دوست
وعده
در ترکی به وعده غذایی "اوینه" میگویند.
وئده= وعده
مژده
را بیش می پسندیم
وعده بد
واژه وعده vade با نسخه قدیمی تر کلمه انگلیسی wed ( به معنی وعده دادن/to promise ) که به شکل wedde ( در انگلیسی میانه ) می باشد، در تشابه کامل هست.
کلمه انگلیسی wedding به معنی عروسی از این ریشه می باشد.
مرجع: یوتیوب، کانال Originally Same
بجاترین و بایسته ترین برابر همان نوید میباشد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس