وطن

/vatan/

    country
    fatherland
    home
    homeland
    motherland
    soil
    mother country

فارسی به انگلیسی

وطن پرست
patriot

وطن پرستی
patriotism, patriotic

وطن فروش
traitor to one's country, quisling, traitor, traitor to ones country, traltor to ones country

مترادف ها

home (اسم)
موطن، خانه، شهر، اقامت گاه، میهن، وطن

fatherland (اسم)
موطن، کشور، میهن، وطن

پیشنهاد کاربران

لری بختیاری
وُلات، داوار:وطن، میهن، زادگاه
آستُو:کشور
واژه وطن نگاه کنید به پسوند مکان سازه tAn در فارسی ، کره ای tan تن، مالای tang, چینی tudi تایلندی tudin عربی vatan و همچنین مائوری taone نکته جالب اینکه ما در زبان امهری این ریشه رو نداریم در این زبان
...
[مشاهده متن کامل]
شهر katema مغولی kot فارسی ، شیرازی قلات و بردسیری kalAt در موسیقی ایرانی kot کوته عبداله با توجه به اینکه امهری مانند عربی از زبان های سامی است اما از دو ساختار متفاوت بهره میبرند

برابر پارسی وطن=میهن
وطن۱ ) در زبان فارسی مراد از وطن ملک و تقدس است
حیطه سیطره ایرانیان بر جمیع بلاد زمین را وطن گویند
۲ ) مراد از وطن در معنای خاص و اخص ایران است و آن برای جمیع ایرانیان و غیر ایرانیان عدالت پرست و فرهنگ دوست مقدس است
someone's native soil
نیشتمان [زبانِ کُردی]
وطن چندین معانی را در ادبیات و شعر با خود حمل می کند:
۱ . وطن به معنای جایی که انسان زاده می شود و خانه ی او آنجا قرار دارد
۲. خانه
۳. در اشعار وطن استعاره از خانه ، خانواده ، عزیزان و معشوق است ( که بیشتر معشوق را وطن یا خانه خطاب می کنند )
زادگاه
‏می دانی وطن چیست صَفیّه خانم؟
‏وطن یعنی این که نباید همه ی این ها اتفاق می افتاد!
غسان کنفانی
وتن= وطن= تن پرورش جا، جای تن، جای باش، زادگاه، دیار، میهن، زاد و بوم
برگرفته از فرهنگ نامه ( ( چیلو ) ) .
اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) و ( ( زبان سازی دیرینه و نو ) ) .
...
[مشاهده متن کامل]

نویسنده: # امیرمسعودمسعودی مسعودلشکر نجم آبادی
# آسانیک گری
# asanism
# asaniqism
راهنمای بهره برداری و اسفایده.
ساختار نوشته شدن برابری واژه ها:
اسل= ساختگی= اسل های دیگر

واژه " وطن " در زبان تازی به چم آغل و آخور ستوران است . شایسته نیست که آنرا به جای واژه زیبا و ریشه دار " میهن " که پیشینه ای چند هزار ساله دارد و در اوستا بارها به کار رفته، بهره برده شود .
وتن ریشه ای پارسی آن وی تن =جای تن جاییکه تن پرورش می یابد. که درعربی بصورت وطن معرب شده است.
میهن، کشور، وَتَن، سرزمین، خطه، دیار
میهن یه واژه زیبای پارسی هست
یا حق
هووووووووووو
منابع• https://www.aparat.com/v/2lBZW/
native country
جای باش
بهترین جایگزینِ انگلیسی برای واژه ی "وطن" homeland هست
Motherland و Fatherland هم میتونید بگید
هموطن هم میشه Countryman
هموطنان میشه countrymen
هموطن : Compatriot
اقامتگاه، زادگاه، مسقط الراس، موطن، میهن، کشور، سرزمین، دیار
کشور
میهن

دیار
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٢)

بپرس