وضعیت

/vaz~iyyat/

    case
    circumstance
    configuration
    footing
    going
    position
    setup
    situation
    way
    ballgame
    tone
    c.e. situation
    condition
    state of affairs

فارسی به انگلیسی

وضعیت از نظر تجربه و تحصیلات
background

وضعیت قانونی
status

مترادف ها

qualification (اسم)
صلاحیت، صفت، شرط، قید، وضعیت، توصیف، شرایط

case (اسم)
حادثه، اتفاق، جا، حالت، صندوق، جلد، جعبه، محفظه، قالب، مورد، پرونده، قضیه، قاب، وضعیت، دعوی، پوسته، غلاف، مرافعه، نیام

situation (اسم)
جا، وضع، حالت، موقعیت، وضعیت، حال، شغل، موقع

status (اسم)
وضع، حالت، موقعیت، پایه، مقام، وضعیت، حال، شان

position (اسم)
وضع، موقعیت، مسند، مقام، وضعیت، مرتبه، مکان، شغل، جایگاه، محل، موضع، نهش

condition (اسم)
شرط، حالت، وضعیت، چگونگی، حال، روزگار

estate (اسم)
علاقه، دسته، دارایی، حالت، طبقه، وضعیت، مملکت، ملک، املاک، اموال

پیشنهاد کاربران

جوره
گون، گونش
چگونه= چه وضعیتی، چه حالتی
وضعیت برابر همان وضع و چگونگی است.
ریخت
وَضعیَّت:
١. گذاشتن ( وضعیتِ قانون= قانون گذاشتن، قانونگذاری ) ، نهادن
٢. روال، کاروبار، روالِ زندگی، روالِ گذران، روند، فرایند؛ دوره، زمانه؛ شکل؛ توان؛ سروسامان
نهادِگی
وضع ۱یَت
به توضیحات بنده در وضع نگاه کنید
کردی سورانی: باردُوخ، دُوخ
کردی کرمانشاهی: تِفاق
واژه وضعیت کاملا پارسی است. در عربی می شود حالة این واژه یعنی وضعیت صد درصد پارسی است.
حالت: فرم
چند و چون ( در برخی باره ها )
نمونه:
نبود داده ها درباره ی چند و چون ( وضعیت ) روانی بایدن هشدار دهنده است.
برگرفته از یادداشتی در دست کار
چگونی
۱. نِهِشت ۲. کلیه ویژگی ها و توصیفاتی که با یک چیز یا یک شخص در پیوند است.
حال و روز. [ ل ُ ] ( اِ مرکب ، از اتباع ) از اتباع است. وضع زندگی : حال و روزش بد است.
رویه
پیرامون . .
در زبان آلمانی برای واژگان ( وضعیت، شرایط، چگونگی ) ، واژه Umstand را بکار می برند و انگلیسی زبانها واژه circumstance.
Um در زبان آلمانی پیشوندی به معنای ( حول، پیرامون ) می باشد که برابر آن در پارسی ( پَر، پیر، پیرا ) می باشد، همچنین در زبان انگلیسی واژه cir. cum. stance را داریم که تکواژ cir در واژگانی همچون circle به معنی ( پَرهون یا دایره ) دیده می شود و باید درنظر داشت که پیشوند ( cir ) همان ( پَر یا پیرا ) در پارسی است.
...
[مشاهده متن کامل]

stand در آلمانی یا stance در انگلیسی نیز به روشنی با واژه ایستادن و ایستاندن , هستن و هشتن در پارسی هم بُن و ریشه است. بنابراین واژگانی که از دلِ این فروکاهی بیرون می آیند، چنین هستند:
1 - پَرنهش یا پیرانهش:وضعیت، شرایط، چگونگی ) و از آن می توان کارواژه ( پَرنهادن ) یا واژه دیگری همچون ( پَرنهشتن ) را بکار گرفت.
2 - پَرایستایش و واژگانی همچون پَرایستادن و. . .
با توجه به این فروکاهی، واژگان درخورتری نیز می توان یافت ولی آنچه روشن است می بایست پیشوند ( پَر یا پیرا ) در این واژگان بکار آید.

روز و روزگار ( در برخی باره ها )
نمونه:
گردهمایی دانش آموزان دبیرستانی در برابر �اداره کل آموزش و پرورش� با پرخاش به همبودگی ( حضوری بودن ) آزمون ها در روز و روزگار ( وضعیت ) کرونایی
برگرفته از �تلگرام� ۱۵ اردی بهشت ماه ۱۴۰۰ ( با ویرایش و پارسی نویسی درخور از اینجانب: ب. الف. بزرگمهر )
...
[مشاهده متن کامل]

https://www. behzadbozorgmehr. com/2021/05/blog - post_20. html

موقعیت حالت شرایط
حال و روز
نمودار

با سپاس از دوستان این واژگان را سفارش می کنم
رخنمون، رخنمود، رویداد، چگونش، نهش
برای نمونه:
In worst situation
دربدترین رخنمون ( حالت، وضع )
با سپاس
وضع:حال ، چهره و شرایط: برابر آن را می توان در واژه نمود یافت
برای نمونه: این وضعیت اصلا خوب نیست>این نمود هیچگاه خوب نیست.
این وضعیت کاملا پیچیده است>این نمود سراسر پیچیده است.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٢)

بپرس