deduction (اسم)
قیاس، وضع، استنتاج، استنباط، کسر، نتیجه گیری، پی بردن از کل به جزء یا از علت به معلول
stand (اسم)
وضع، سه پایه، شهرت، ایست، پایه، مقام، توقف، بساط، دکه، موضع، ایستگاه، توقفگاه، میز کوچک، دکه دکان، جایگاه گواه در دادگاه، سکوب تماشاچیان مسابقات
speed (اسم)
شتاب، سرعت، تندی، وضع، حالت، کامیابی، میزان شتاب، درجه تندی
action (اسم)
گزارش، عمل، فعل، کنش، کار، کردار، جدیت، اقدام، بازی، حرکت، رفتار، نبرد، جنبش، تاثیر، تعقیب، اشاره، وضع، پیکار، طرز عمل، تمرین، سهم، سهام شرکت، جریان حقوقی، اقامهء دعوا، اشغال نیروهای جنگی، اثر جنگ، جریان
gesture (اسم)
حرکت، رفتار، اشاره، وضع، قیافه، ادا، ژست
behavior (اسم)
حرکت، رفتار، وضع، سلوک، اخلاق، طرز رفتار، مشی
demeanor (اسم)
حرکت، رفتار، وضع، سلوک
situation (اسم)
جا، وضع، حالت، موقعیت، وضعیت، حال، شغل، موقع
status (اسم)
وضع، حالت، موقعیت، پایه، مقام، وضعیت، حال، شان
position (اسم)
وضع، موقعیت، مسند، مقام، وضعیت، مرتبه، مکان، شغل، جایگاه، محل، موضع، نهش
disposition (اسم)
ساز، وضع، تمایل، خواست، حالت، خیم، مزاج، سرشت، طبیعت، خو، مشرب
imposition (اسم)
وضع، تکلیف، تحمیل، مالیات، باج
trim (اسم)
وضع، حالت
stick (اسم)
وقفه، وضع، چسبندگی، چسبناک، چوب، چماق، عصا، چوب دستی، تاخیر، باهو، شلاق، پیچ درکار
pose (اسم)
وضع، حالت، قیافه گیری برای عکسبرداری
self (اسم)
وضع، نفس، شخصیت، حالت، جنبه، حال، نفس خود
aspect (اسم)
وضع، سیما، نمود، منظر، صورت
setup (اسم)
وضع، ترتیب، برپایی، مقدمه چینی، برپا کردن، وضع بدن
ordonnance (اسم)
وضع، حکم، سبک معماری، ترتیب، فرمان
bearing (اسم)
رفتار، وضع، جهت، متکا، یاتاقان، بردباری، سلوک، طاقت، زاد و ولد، زایش، نسبت
poise (اسم)
وضع، توازن، ثبات، وقار، نگاهداری، وزنه متحرک
station (اسم)
وقفه، جا، وضع، موقعیت، مرکز، مقام، رتبه، مرحله، پاتوغ، جایگاه، ایستگاه، موقعیت اجتماعی، در حال سکون، ایستگاه اتوبوس و غیره، توقفگاه نظامیان و امثال ان
footing (اسم)
وضع، پایه ستون، جای پا
deportment (اسم)
رفتار، وضع، سلوک، اخلاق
lie (اسم)
وضع، دروغ، چگونگی، افتادن، کذب، خلاف
mien (اسم)
وضع، سیما، قیافه
posture (اسم)
وضع، حالت، مزاج، چگونگی، پز، طرز ایستادن یا قرار گرفتن
phase (اسم)
وضع، منظر، صورت، پایه، مرحله، لحاظ، فاز، وجهه، دوره تحول و تغییر، اهله قمر
situs (اسم)
وضع، ناحیه، محل
stance (اسم)
وضع، حالت، طرز ایستادن، ایستایش