نا معین، وصف ناپذیر، غیرقابل طبقه بندی
نامعلوم، وصف ناپذیر، توصیف ناپذیر
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
معنی وصف ناپذیر=
وصف نشدنی - غیر قابل توصیف - وئصف نکردنی
وصف نشدنی - غیر قابل توصیف - وئصف نکردنی
وصف ناپذیر . . .
غیر قابل توصیف
غیر قابل توصیف
خوبه ولی کامل نبود
وصف ناپذیر=تعریف نکردنی
غیر قابل توصیف ، وصف نشدنی
بدون تعریف و تمجید ، چون کلمه وصف میشه تعریف و تمجید و کلمه ناپذیر میشه غیر ممکن و معنی کلمه وصف و ناپذیر را کنار هم بگذاریم میشو بدون تعریف و تمجید
وصف ناپذیر:غیر قابل توصیف🦄
وصف ناپذیر یعنی غیر قابل توصیف
وصفناپذیر یعنی سختی تمام شدن سختی یا غیر قابل توصیف
بدون شرح، قیر قابل توصیف
غیر قابل گفتن
باور نکردنی
تعریف نشدنی - غیر غابل توصیف -
غیر قابل شرح دادن
سخت باشد توصیف کردنش
سخت باشد توصیف کردنش
شوق وصف ناپذیر : شوقی که نمیتوان آن را توصیف کرد
غیر قابل گفتن
۱ چیزی یا کسی که وصف ان مشکل است
۲چیزی یا کسی که به دلیل عظمت و بزرگی نمی توان به اسانی توصیف کرد
۲چیزی یا کسی که به دلیل عظمت و بزرگی نمی توان به اسانی توصیف کرد
یعنی شوقی که به آسانی نمی توان آن را توصیف کرد
بدون شرح
تمام نشدنی
غیر قابل توصیف
تعریف نکردنی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٤)