وسطی

/vasati/

    central
    mid
    intermediate
    medial
    middle

مترادف ها

mean (صفت)
خسیس، پست، بد، متوسط، میانی، وسطی، بدجنس، پست فطرت، واقع در وسط، اب زیر کاه

middle (صفت)
وسط، متوسط، میانی، میانه، بطرف وسط، وسطی

mid (صفت)
میانی، وسطی

medial (صفت)
متوسط، میانی، وسطی

median (صفت)
میانی، وسطی، حد فاصل

centric (صفت)
میانی، واقع در مرکز، وسطی

mediate (صفت)
غیر مستقیم، وسطی، واقع در میان

پیشنهاد کاربران

وسطی. [ وُ طا ] ( ع ص ) مؤنث اوسط. ( ناظم الاطباء ) ( مهذب الاسماء ) . رجوع به اوسط شود. || انگشت میانگی. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ) . انگشت که میان سبابه و بنصر نهاده است. ( از اقرب الموارد ) . انگشت میانی. ( ناظم الاطباء ) .
...
[مشاهده متن کامل]

- صلوة وسطی . رجوع به ذیل همین مدخل شود.
- قرون وسطی . رجوع به ذیل همین مدخل شود.
وسطی. [ وَ س َ ] ( ص نسبی ) منسوب به وسط، یعنی میانی. ( ناظم الاطباء ) . رجوع به وسط شود.
منبع. لغت نامه دهخدا

با سلام به نظر بنده صلات الوسطی به معنای عبادتی است که اعتدال و میانه روی در آن در نظر گرفته شود. گفته میشود. چرا که صلات تنها به معنای نمازی که مد نظر عامه مردم است نیست
middle ages
قرون وسطی
( وسطی ) مونث ( اوسط ) ( میانه تر ) است ، و منظور از ( صلوة وسطی ) نمازی است که در وسط نمازها قرار می گیرد .
میانی
ب نام الله
وسطی: بین، میانه، وسط
صلاه وسطی: نماز بین، اشاره ب نماز فجر است. چرا ک آسمان فجر بین شب و روز است و هیچکدام نیست.