وزارت

/vezArat/

    ministry

فارسی به انگلیسی

وزارت امور خارجه
foreign office, state department, ministry of foreign affairs

وزارت برون مرز
state department

وزارت دارایی
treasury, finance ministry, exchequer

وزارت کشور
home office, ministry of the interior

مترادف ها

ministration (اسم)
خدمت، اداره، عبادت، اجراء، وزارت، تهیه

ministry (اسم)
وزارت، وزارتخانه

پیشنهاد کاربران

کتاب در عربی کهن مانند وزارت خانه که حاوی دستورات وتعهدات وپیمان نامه ها لازم الاجراء مانند کعبه مکرمه.
. . .
وزارت تعبیر معاصر ودر زمان قدیم نبوده.
کتاب کاغذی یا دیجیتالی یا سنگی یا پوستی یا چوپی . . . صرفاً برای خواندن به معنی امروزی نبوده وبا پارثی یا اوستائی یا سغدی . . . . هیچ ارتباطی ندارد.
...
[مشاهده متن کامل]

. . .
وزیر از وزر هست؛ وبا وچیدن یا گزیدن یا vičīr به معنی choose که از پارثی به انگلیسی ترجمه شده سپس به المانی entscheiden
سپس به فارسی دری ( تصمیم بگیرند ) که نه عربی نه فارسی . . . .
حالا چطور ممکنه؛ معنی اصلی خودشه حفظ بشود!؟؟؟؟
. . .
وزیر : کسکی که مسئولیّت بر عهده دارد وباید جوابگو باشد ودستورات محوّله را اجراء کند؛ نه فقط تصمیم بگیرد واختیار کند!

وزارتوزارتوزارت
وزارت در پارس عهد هخامنشیانبا تلفظ وزرکا به معنی بزرگ است
وزارت گونه عربی شده واژه فارسی �وزیری� است. واژه وزیر در زبان پارسی میانه به صورت �وَچیر� خوانده می شد و به معنی رایزن شاه دربارهٔ موضوعی ویژه یا چندین موضوع گوناگون بود
وزارت
وزارت 🔄 ترازو
وزارت = ترازو خانه
وزیر = ترازو دار
شاهان آریایی به ( دادگری ) مینازیدند و میبالیدند.
داد و یا حق خدا را به خدایی میرساند.
خدایی خدا بر پایه داد استوار است.
...
[مشاهده متن کامل]

کردار ما، Karma
روز رستاخیز، دادگستری خدا و یا Judgment day.
وزیر = ترازو دار
وزارت = ترازو خانه

وچیرستان= وزرات
وچیری به معنای وچیر ( وزیر ) بودن
دیوانگاه
حکومت

بپرس