واژه ورزیدن معادل ابجد 277 تعداد حروف 6 تلفظ varzidan ترکیب ( مصدر لازم ) [پهلوی: varzītan] ‹برزیدن› مختصات ( وَ دَ ) ( مص ل . ) منبع فرهنگ فارسی معین فرهنگ فارسی هوشیار
مبادرت کردن انجام دادن
ورزیدن: در پهلوی با ریخت ورزیتن warzītan بکار می رفته است . ( ( برنجید پس هر کسی نان خویش بورزید و بشناخت سامان خویش. ) ) ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 251. )