تپیدن، پریدن، جست و خیز کردن، ورجه ورجه کردن، پرش کردن، لی لی کردن، بالا و پایین رفتن، جست زدن، از قلم اندازی، رقص کنان حرکت کردن، سفید گذاردن قسمتی از نقاشی
پیشنهاد کاربران
jolt
ورجه ورجه کردن: [ اصطلاح در تداول عامه ]جست و خیز کردن. بالا و پایین پریدن. ( ( نصرت با لباس گلدار ازپله های پهن پایین می آمد . شبیه مرغ چاق و چله یی بود با پرهای رنگارنگ که روی نرده های مرغدانی ورجه ورجه کند. ) ) ( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص53 . ) )