whir, whirr
فارسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
"وَر" می تواند ساده "و اگر" باشد. "ور" در زبان پهلوی همانگونه که در داور یا همان دادور میبینیم، برابر "پناه" است.
"وَر" به چَمِ "کنار، پیش، سو" نیز می باشد.
بدرود!
"وَر" به چَمِ "کنار، پیش، سو" نیز می باشد.
بدرود!
( و◌ِر ) در لری یعنی پوشیدن
مثلا ( چی و◌ِرت کردی؟ ) یعنی چی پوشیدی؟
که من فکر میکنم این واژه ارتباط داره با واژه wear انگلیسی که همون معنی رو میده
مثلا ( چی و◌ِرت کردی؟ ) یعنی چی پوشیدی؟
که من فکر میکنم این واژه ارتباط داره با واژه wear انگلیسی که همون معنی رو میده
ور به گویش بختیاری یعنی تن و بدن
ور در واژه وئیریه به معنای برگزیدن و برتری دادن
از مصدر ورونیتن به معنی گرویدن
ور در واژه فروردین به معنای پوشاندن، نگهداری کردن، و پناه بخشیدن است. فروهر ها از انسان ها حمایت و نگهدای می کرده اند.
از مصدر ورونیتن به معنی گرویدن
ور در واژه فروردین به معنای پوشاندن، نگهداری کردن، و پناه بخشیدن است. فروهر ها از انسان ها حمایت و نگهدای می کرده اند.
ور ، در زبان اوستایی به چم جای سرپوشیده ، پناهگاه و غار است
ور دارای معانی فراوان است ور تلفظی دیگر از بر ( سینه ) می باشد اگر اسم ور بر روی مکان باشد به معنای سینه کوه می باشد. ان قسمت صاف از کوه که در معرض دید است د ر استان ایلام کلمه ( ور ) با اسامی زیادی امده
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
است از جمله ( ور گر ) نام منطقه ی بزرگی در ابدانان ایلام می باشد که قرار است سدی در ان احداث شود.
وَر پا
فلانی ترسید و موهای سرش وَر پا ایستاد
یعنی موهاش به سرش سیخ شد
فلانی ترسید و موهای سرش وَر پا ایستاد
یعنی موهاش به سرش سیخ شد
وَر یعنی برف در تالشی
در لکی :
وَر = جلو روبه رو کنار
بهِ کهِ وَر = تن کن _ اَخت وَر = اندازه تن => وَر = تن
وعر = برف ( تلفظ خاصی داره که باید _َ_ را با کمی تشدید تلفظ کرد )
وِرِ = به سمت . . . _ بیا به . . .
وَر = جلو روبه رو کنار
بهِ کهِ وَر = تن کن _ اَخت وَر = اندازه تن => وَر = تن
وعر = برف ( تلفظ خاصی داره که باید _َ_ را با کمی تشدید تلفظ کرد )
وِرِ = به سمت . . . _ بیا به . . .
محمد حسن دوست، فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی، پوشینۀ [=جلد] چهارم، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۹۳، رویه های[=صفحه های] ۲۸۵۰ و ۲۸۵۱
پسوند دارندگی
ای روزگار عادل و ایام فتنه سوز
وی آسمان ثابت و خورشید سایه ور ( انوری )
مشاهده بفرمایید نور ازلی سایه ندارد. هو
ای روزگار عادل و ایام فتنه سوز
وی آسمان ثابت و خورشید سایه ور ( انوری )
مشاهده بفرمایید نور ازلی سایه ندارد. هو
ور در ترکی یعنی بده
ور به گویش بختیاری یعنی پهنا و عرض پارچه ، قالی و . . .
گفتار لری:
وَر = بَر ( فارسی رسمی ) =پیش رو، جلو
وَر =بَر ( فارسی رسمی )
پیراهن به وَر کردن، پیراهن به بر کردن، پیراهن به تن کردن
وُر، وَر= بَر ( فارسی رسمی )
وُر داشتن، وَر داشتن، برداشتن
... [مشاهده متن کامل]
وُر، وا= طرف، سوی، سمت
وِر، وِراجی، وُر، وُراجی=پرحرفی، زیادگویی
وُرت= عادت
آدم وُر =به کسی می گویند که حرف های بی خودی و بی رپط زیاد بزند یا کار های بی خودی زیاد انجام دهد و این ها برایش عادت شده باشد.
وَر = بَر ( فارسی رسمی ) =پیش رو، جلو
وَر =بَر ( فارسی رسمی )
پیراهن به وَر کردن، پیراهن به بر کردن، پیراهن به تن کردن
وُر، وَر= بَر ( فارسی رسمی )
وُر داشتن، وَر داشتن، برداشتن
... [مشاهده متن کامل]
وُر، وا= طرف، سوی، سمت
وِر، وِراجی، وُر، وُراجی=پرحرفی، زیادگویی
وُرت= عادت
آدم وُر =به کسی می گویند که حرف های بی خودی و بی رپط زیاد بزند یا کار های بی خودی زیاد انجام دهد و این ها برایش عادت شده باشد.
به زبان لری یعنی. زور. قوت. قدرت.
و پستان هم میشه
و پستان هم میشه
با ، همراه با
در ربان مُلکی گالی ( زبان بومیان بَشکَرد در جنوب شرقی هرمزگان - قوم کوچ ، ساکنین رشته کوه مکران )
در ربان مُلکی گالی ( زبان بومیان بَشکَرد در جنوب شرقی هرمزگان - قوم کوچ ، ساکنین رشته کوه مکران )
وَر در گویش یزدی یعنی بر
هور::در زبان لری بختیاری به معنی خورشید *هورشید*
اور::در زبان لری بختیاری به معنی
ابر
اور::در زبان لری بختیاری به معنی
ابر
�ور� در زبان هورامی به معنای خورشید است.
در زبان لری بختیاری به معنی
جلو. روبروی
جو وه بنه ور افتو::جامه*لباس*را در جلوی
آفتاب تا خشک شود
جلو. روبروی
جو وه بنه ور افتو::جامه*لباس*را در جلوی
آفتاب تا خشک شود
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)