وخیم

/vaxim/

    acute
    critical
    deep
    desperate
    grave
    high
    parlous
    serious
    dangerous
    noxious

فارسی به انگلیسی

وخیم تر کردن
aggravate, complicate, worsen, exacerbate, compound

وخیم ترشدن
worsen

وخیم شدگی
exacerbation

وخیم کردن
exacerbate

مترادف ها

serious (صفت)
فکور، جدی، سخت، مهم، فربه، سنگین، خطر ناک، وخیم، خطیر

critical (صفت)
قطعی، بحرانی، انتقادی، منتقدانه، وخیم، نکوهشی

fatal (صفت)
مصیبت امیز، کشنده، مهلک، وخیم، مقدر

dire (صفت)
ترسناک، شوم، وخیم، مهیب

crucial (صفت)
قاطع، وخیم، بسیار سخت

tense (صفت)
سفت، سخت، وخیم، ناراحت، کشیده، عصبی وهیجان زده

sthenic (صفت)
شدید، نیرومند، وخیم، تندکار

پیشنهاد کاربران

ناگوار
بیم همان whimبمعنی خیال وهوا وفکر منفی است بهمین دلیل بیشتر با کلمه متضادش امید میاد وبیم وامید زیاد بکار میره و همین کلمه معرب شده و بصورت وهم در عربی بکار میرود
اننچه را امروز بیم میگوییم در پهلوی بَه هیم / بخیم / پخیم /و خیم میگقتند گمانم در عربی وخیم به خیم را از پارسی گرفته انرا به وخم و وخامه گردانده
دوستان وخیم معرب بدخیمه چرا ناگوار گذاشتین؟ ناگوار یعنی چیزی که قابل هضم نیست یا گوارشش سخته

بپرس