سلیم
وحی: واژه ای اربی که برابر با آواز آسمانی یا آواز پنهانی که بیشتر برای پیامبران بکار برده می شود.
پیشنهادِ واژه: "وایافتن" به چمِ " الهام گرفتن، وحی گرفتن"
"وایافتن" برآمده از 1 - پیشوندِ جدایی پذیرِ "وا"2 - پیشوندِ جدایی ناپذیرِ "ی" و 3 - کارواژه یِ " آفتن" با بُنِ کُنونیِ " آب" است ( به زیر واژه یِ " آفتن" در همین تارنما مراجعه کنید. )
... [مشاهده متن کامل]
پیشوندِ "وا" در اینجا عملگرِ پیشوندیِ " از چیزی/ازکسی" است و رویهم رفته "وایافتن" به چمِ " از کسی/چیزی یافتن" است.
فرآیندِ " الهام/وحی گرفتن" همواره " ازکسی یا چیزی" انجام می پذیرد، پس ما از پیشوندِ " وا" بهره می گیریم.
( درباره یِ نزدیکیِ معناییِ کارواژه هایِ "الهام/وحی گرفتن" و " کارواژه یِ "یافتن" به زیرواژه یِ " آفتن" /بخشِ "واژه نامه بختیاریکا " مراجعه کنید. )
. . . . . . . . . . . . . . . .
به جایِ واژگانِ " الهام، الهام گیری، وحی" از همین کارواژه یِ " وایافتَن" میتوان واژگانی همچون "وایابه، وایابِش، وایافت، وایافتگی و. . . " را بیرون کشید.
سلیم
وحی: واژه ای اربی ست برابری با ندای آسمانی در فارسی دارد و معمولن در باره ی پیامبران بکار می رود.
ندای پنهانی هم معنی می دهد.
جامعترین سخن در مورد وحی سخنی است که از علی ( علیه السلام ) در پاسخ شخصی که از مساله وحی سؤال نمود نقل شده ، امام آن را به هفت قسم تقسیم فرمود :
1 - وحی رسالت و نبوت مانند انا اوحینا الیک کما اوحینا الی نوح و النبیین من بعده و اوحینا الی ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و الاسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان و آتینا داود زبورا : ما به تو وحی فرستادیم همانگونه که به نوح و پیامبران بعد از او وحی فرستادیم ، و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط ( طوائف بنی اسرائیل ) و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی نمودیم ، و به داود زبور دادیم .
... [مشاهده متن کامل]
2 - وحی به معنی الهام مانند و اوحی ربک الی النحل : پروردگارت به زنبور عسل الهام فرستاد .
3 - وحی به معنی اشاره مانند : فخرج علی قومه من المحراب فاوحی الیهم ان سبحوا بکرة و عشیا : زکریا از محراب عبادتش به سوی مردم بیرون آمد و با اشاره به آنها گفت صبح و شام خدا را تسبیح گوئید .
4 - وحی به معنی تقدیر مانند : و اوحی فی کل سماء امرها خداوند در هر آسمانی تقدیر و تدبیر لازم را فرمود .
5 - وحی به معنی امر مانند : و اذ اوحیت الی الحواریین ان آمنوا بی و برسولی : به خاطر بیاور هنگامی را که به حواریین امر کردم که به من و فرستاده من ایمان بیاورید .
6 - وحی به معنی دروغپردازی مانند : و کذلک جعلنا لکل نبی عدوا شیاطین الانس و الجن یوحی بعضهم الی بعض زخرف القول غرورا : اینچنین در برابر هر پیامبری دشمنی از شیاطین انس و جن قرار دادیم که سخنان فریبنده و دروغ را به طور سری به یکدیگر می گفتند .
7 - وحی به معنی خبر مانند : و جعلناهم ائمة یهدون بامرنا و اوحینا الیهم فعل الخیرات و آنها را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما هدایت می کردند و انجام کارهای نیک را به آنها خبر دادیم .
البته بعضی از این اقسام هفتگانه می تواند شاخه هائی داشته باشد که بر حسب آن موارد استعمال وحی در کتاب و سنت افزایش خواهد یافت ، و لذا تفلیسی .
( تفسیر نمونه ج : 20 ص : 490 )
بر اساس بینش و باور فردی من، خداوند متعال ( البته خدای حقیقی و واقعی و مطلق و بیکران از دیدگاه علمی و نه خدای آئینی و دینی و منجمله بیخدایی آتئیستی و کمونیستی که فقط یک لفظ یا واژه و یا کلمه در زبان و ادبیات و یک مقوله یا مفهوم محض و ایده انتزاعی در فهم و عقل محدود و ناقص انسانی از باستان تاکنون بیش نبوده و نمی باشد ) در طول تاریخ پیدایش انسان روی کره زمین تاکنون هیچ انسان هایی را در بین اقوام یهود و عرب و عجم و هیچ قوم دیگری تحت عناوین سوشیان و ناجی و شفا بخش و نبی و پسر و رسول و ولی و والی و خلیفه و هیچ عنوان دیگری برای تربیت و هدایت انسان بسوی معنویت و نور و روشنایی انتخاب و اعزام و ارسال ننموده و در گوش سر هیچ انسانی یک جمله یا جملاتی را تحت عنوان آیه و آیات نجوا و زمزمه نکرده است چه بطور مستقیم و بدون واسطه و چه غیر مستقیم یا باواسطه و شریعت و طریقت راستین و حقیقی و واقعی خداوند متعال هرگز آئین و دین و مذهب و ایدئولوژی و فرقه و حلقه نبوده و نمی باشد بلکه علم و در راس آن علوم طبیعی و تجربی و ریاضیات هم محض و هم کاربردی بهمراه فن آوری های مفید صنعتی و خلاقیت های هنری . همچنین از دیدگاه فردی من، آئین یکتا پرستی از طرف خداوند متعال و به امر وی و از آسمان در جهت رقابت و مقابله و مبارزه با آئین های بت پرستی نازل نشده و بر هستی و وجود انسان تحمیل نگردیده است بلکه برخاسته از دل و زمینه های غنی و حاصلخیز آئین های بت پرستی بوده و لذا فرزند راستین و وارث بر حق و ادامه دهنده راه و کمال نهائی جمیع آنها می باشد. در این رابطه دو بیت شعر کودکانه تقدیم حضور طرفداران وحی :
... [مشاهده متن کامل]
انا شیخا بیا دست بردار زمین بگذار رها کن بگذر از این سد و مانع عظیم باز دارنده یعنی آئین یکتا پرستی / چونکه هیچ تهفه بدرد بخوری به حال انسان نبوده و هیچ چیز دیگری نمی باشد غیر از فرزند راستین و وارث بر حق و ادامه دهنده راه و کمال نهائی جمیع آئین های بت پرستی/ گر نمی توانی ترک کنی این عادت یا اعتیاد کهنه و دیرنه را به تنهایی/ شبانه روز تن به آن ده تا می توانی در چاردیواری کوخ گلی خویش که داری و ازان برخورداری/ اما نکن به طریقه و مرام و سنت و رسم و روش قدیمی ضحاک مار بر دوش/ آنرا همه جانبه بر دیگران و همگان تحمیل بطور اجباری/ تا میتوانی و میخواهی نیکی کن و هرآنچه را که دوست داری در دجله و فرات و یا به سند و گنگ انداز/ اما یقین داشته باش که خداوند ندهد هرگز سزا یا جزای آنرا در هیچ بیابانی منجمله صحرای سینا و تلکه مکان چین باز/
محتوای کلیه بینش ها و باور های آئینی و دینی و نظام های فلسفی و دیوان های عرفانی که تاکنون سروده و تدوین شده و در آنها به نوسانات متوالی باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض و محتوای کیهان یا جهان و گردش وقوع مه بانگ های هفتگانه و متوالی بر اثر این نوسانات ، اشاره نشده است، جملگی محصول خیالات اوهامی و ابهامی محسوب می شوند و تهی از حقیقت و بریده از واقعیت اند. البته با کمال احترام به پیشگاه والای انسان .
افسانه آفرینش باید بطور کامل از نو سروده شود و این بار به زبان و روش علمی با در نظر گرفتن راز ها و معنای ژرف نهفته در پشت پرده ظاهر سمبل های سنگی گردونه مهر ایرانیان و چرخه تولد و مرگ هندوان و دو سمبل کوچکتر روی آنها یکی چلیپا و دیگری سواستیکا و با توجه به کشف بزرگ اصلی و محوری تئوری علمی مه بانگ یعنی نوسانات متوالی باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض و محتوای کیهان یا جهان و سلسله دایره وار وقوع دو مه بانگ متوالی و هفتگانه در طول این راه و سفر بسیار طولانی مقطعی و نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین دو حالت بهشت برین ( مبداء و معاد علمی و نه دینی ) و آنهم در محتوای هرکدام از گیتی ها یا کیهان ها و یا جهان های متناهی و مساوی و موازی و بیشمار بطور مطلقا یکسان و برابر.
انسان هیچگاه و هرگر نمی تواند به کمک کلیه معارف وحیانی و حدیثی و روائی دینی و معارف حاصل از استدلالات منطقی و عقلانی فلسفی و کشف و شهودات شوقانی و ذوقانی عرفانی و جمع این معارف روی همدیگر به شناخت خود و خداوند نائل گردد بلکه فقط از طریق شناخت ظاهر و باطن این واقعیت و طبیعت و کیهان و طبیعت انسانی خود به راه و روش علمی.
پیامی که از سوی کسی به کسی القا شود.
فرشته ی جبرئیل
میشه وحی کردن
اصل وحی چنانکه راغب در مفردات می گوید اشاره سریع است خواه با کلام رمزى باشد ، و یا صداى خالی از ترکیب کلامی ، و یا اشاره با اعضا ( با چشم و دست و سر ) و یا با نوشتن .
همچنین یکی از معانی وحی در لغت سخنان آهسته و در گوشی است .
وحی کرد
فرهش، الهام الهی
وَحی
این واژه ای پارسی است و از واژه ی کهن وای و وایو که به پارسی امروز : باد شده است گرفته شده و این نام فرشته ای بوده که مانند باد پیام یا رَسُل را می رسانده است ، میتوان آن را به چهر : وَهی نوشت.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)