دیکشنری
مترجم
بپرس
وجوه
/vojuh/
aspects
modes
phases
fund
dues
funds
[o.s.] faces
دنبال کنید
فارسی به انگلیسی
وجوه امانتی
trust funds
وجوه اهالی
notables, influential citizens
وجوه در گردش
cash flow
مترادف ها
fund
(اسم)
پشتوانه، صندوق، سرمایه، تنخواه، وجوه، ذخیره وجوه احتیاطی، سرمایه ثابت یا همیشگی
پیشنهاد کاربران
در منطق به معنای سور و مصداق و اقسام
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها