ploy (اسم)کار، اقدام، امر، وجد، تمجیدecstasy (اسم)الهام، خلسه، وجد، حظ یا خوشی زیادrejoicing (اسم)شادی، خوشی، وجدcurvet (اسم)شادی، شوخی، جست و خیز، وجد
ریشه ی واژه ی پارسی ایرانی وجد:یا وجُد اینگونه برداشت کردمvajd، وَجِد، به صورت جدی برداشت کردمشوق. ذوقبسطوَجَدَ : یافتهُما وَجَدَتا :آنها یافتندیافتوَجَدَ⭐️ بوجد در اوردم ، rapture شعرت بسعادة غامرةشور و شوقخوشی فراوان+ عکس و لینک