heaven save us from..., it is an ill... (that), woe is..., woe betide
پیشنهاد کاربران
باد/ واد/وای بچم هوا و باد است گر بگرداند ز مهر تو زمانی رأی رای باشد از غم روز و شب جان وی اندر وای وای
فغان فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهرآشوب چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را. حافظ.
شبیه "Oy vey" یهودیان است. . . . دقیقا به همین معنی ای وای!. . .
درود ُ سپاس در پهلوی به هوا، وای گفته می شده و باد را وات می گفتند که واژگانی همریشه اند. در زبانهای لری و مازنی نیز همچنان وا گفته می شود. با کنار هم گذاشتن این داده ها، می توان ریشه هوا را در وای پهلوی یافت.
شگفت زده از جمله دیگران، ترسیده، هیجان
های
ابراز علاقه و ذوق از جانب شخص خجالتی و کمی دیوونه ابزاری برای دل بردن از شخص زیادی دیوونه