heaven save us from..., it is an ill... (that), woe is..., woe betide
پیشنهاد کاربران
منبع. فرهنگ عمید
واژه وای معادل ابجد 17 تعداد حروف 3 تلفظ vāy نقش دستوری اختصار ترکیب ( شبه جمله ) [پهلوی: vāē] [عامیانه] مختصات ( اِ. ) آواشناسی vAy الگوی تکیه S شمارگان هجا 1 منبع لغت نامه دهخدا ... [مشاهده متن کامل]
فرهنگ فارسی عمید فرهنگ فارسی معین فرهنگ فارسی هوشیار واژگان مترادف و متضاد منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
باد/ واد/وای بچم هوا و باد است گر بگرداند ز مهر تو زمانی رأی رای باشد از غم روز و شب جان وی اندر وای وای
فغان فغان کاین لولیان شوخ شیرین کار شهرآشوب چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را. حافظ.
شبیه "Oy vey" یهودیان است. . . . دقیقا به همین معنی ای وای!. . .
درود ُ سپاس در پهلوی به هوا، وای گفته می شده و باد را وات می گفتند که واژگانی همریشه اند. در زبانهای لری و مازنی نیز همچنان وا گفته می شود. با کنار هم گذاشتن این داده ها، می توان ریشه هوا را در وای پهلوی یافت.
شگفت زده از جمله دیگران، ترسیده، هیجان
های
ابراز علاقه و ذوق از جانب شخص خجالتی و کمی دیوونه ابزاری برای دل بردن از شخص زیادی دیوونه