purl (فعل)واژگون شدن، حلقه حلقه شدن، مثل فرفره چرخیدن، زردوزی کردن، با شرشر جاری شدنkeel (فعل)وارونه کردن، واژگون شدن، خنک کردن، خنک شدن، دلسرد شدن، وارونه شدن، مانع سررفتن دیگ شدنcapsize (فعل)واژگون شدن، واژگون کردن کشتی