والِریَن ( /vəˈlɪəriən/ ; لاتین: Publius Licinius Valerianus Augustus ) امپراتور روم که از سال ۲۰۰ تا پس از سال ۲۶۰ زندگی کرد، از سال ۲۵۳ تا ۲۶۰ امپراتور روم بوده است. در سال ۲۶۰ شاپور یکم شاهنشاه ساسانی در نبرد ادسا، والرین امپراتور، سناتورها و سربازان وی را اسیر کرد. شاپور به افتخار این پیروزی دستور تراشیدن پیکره ای عظیم در دل کوه مهر ( رحمت ) در نقش رستم و تنگ چوگان داد که وی را پیروزمندانه نشسته بر اسب نشان می دهد این به گونه ای است که امپراتور شکست خوردهٔ روم فروتنانه در برابر پادشاه پارسی زانو زده است؛ همچنین به دستور وی با استفاده از اسرای رومی دستور ساخت «پل قدیم» یا «دژپل» واقع در شهرستان دزفول ساخته شده است.
... [مشاهده متن کامل]
پس از غلبه کردن شاپور یکم ساسانی بر ارمنستان، وی به انتاکیه یورش برده و آنجا را تصرف می کند. والرین، امپراتور روم، پسرش را به غرب فرستاده و خود برای مقابله با ایرانیان راهی شرق می شود. وی به سال ۲۵۷ موفق به باز پس گیری انتاکیه شده ولی دو سال بعد پیش از مواجهه با شاپور در اثر طاعون بسیاری از لژیونهای خود را از دست می دهد و در نهایت چندی بعد ( در اواخر سال ۲۵۹ یا اوایل ۲۶۰ ) در نبرد ادسا، محلی در ترکیه فعلی و شمال انتاکیه ) در کشور خود از شاپور شکست خورده، اسیر و در نهایت کشته می شود.
شاپور در کتیبهٔ کعبهٔ زردشت دربارهٔ این جنگ می گوید: «سه دیگر که ما به کاره و ادسا تاختیم و کاره و ادسا را محاصره کرده بودیم، قیصر والرین به جنگ ما لشکر کشید». به گفتهٔ شاپور، امپراتور روم هفتاد هزار جنگاور از سرزمین های رومی با خود آورده بود. آنگاه شاپور می گوید: «در آن سوی کاره و ادسا جنگی بزرگ با قیصر والرین درگرفت و ما با دست خود قیصر والرین را دستگیر کردیم و دیگر سردارانی که بر این سپاه سالار بودند: پرتوریان پرفکت و سناتورها و صاحب منصبان نظامی، همه اسیر گشتد و به پارس فرستاده شدند».
دربارهٔ چگونگی اسارت والرین نظرات متعددی ابراز شده است. علاوه بر روایت شاپور که ادعا می کند والرین در میانهٔ نبرد و به دست خود او اسیر شده است، دو روایت رومی نیز وجود دارد؛ یک روایت که زوسیموس آن را بیان می کند، این است که والرین تلاش کرد با دادن غرامت و تاوان، شاپور را به صلح راضی کند اما موفق نشد، و در میانهٔ مذاکره اسیر شد. روایت دیگر آن است که والرین با میل و رغبت خود به اسارت درآمده است، زیرا در طول اقامتش در ادسا، سربازان رومی به دلیل گرسنگی شورش کرده بودند. آن ها پس از آن شورش به دنبال از بین بردن امپراتور بودند؛ و او از ترس شورش سربازان، به سمت ساسانیان فرار کرد زیرا ممکن بود توسط مردم و سربازان کشته شود. در نتیجه، والرین خود و سپاهیانش را تسلیم دشمن کرد.
... [مشاهده متن کامل]
پس از غلبه کردن شاپور یکم ساسانی بر ارمنستان، وی به انتاکیه یورش برده و آنجا را تصرف می کند. والرین، امپراتور روم، پسرش را به غرب فرستاده و خود برای مقابله با ایرانیان راهی شرق می شود. وی به سال ۲۵۷ موفق به باز پس گیری انتاکیه شده ولی دو سال بعد پیش از مواجهه با شاپور در اثر طاعون بسیاری از لژیونهای خود را از دست می دهد و در نهایت چندی بعد ( در اواخر سال ۲۵۹ یا اوایل ۲۶۰ ) در نبرد ادسا، محلی در ترکیه فعلی و شمال انتاکیه ) در کشور خود از شاپور شکست خورده، اسیر و در نهایت کشته می شود.
شاپور در کتیبهٔ کعبهٔ زردشت دربارهٔ این جنگ می گوید: «سه دیگر که ما به کاره و ادسا تاختیم و کاره و ادسا را محاصره کرده بودیم، قیصر والرین به جنگ ما لشکر کشید». به گفتهٔ شاپور، امپراتور روم هفتاد هزار جنگاور از سرزمین های رومی با خود آورده بود. آنگاه شاپور می گوید: «در آن سوی کاره و ادسا جنگی بزرگ با قیصر والرین درگرفت و ما با دست خود قیصر والرین را دستگیر کردیم و دیگر سردارانی که بر این سپاه سالار بودند: پرتوریان پرفکت و سناتورها و صاحب منصبان نظامی، همه اسیر گشتد و به پارس فرستاده شدند».
دربارهٔ چگونگی اسارت والرین نظرات متعددی ابراز شده است. علاوه بر روایت شاپور که ادعا می کند والرین در میانهٔ نبرد و به دست خود او اسیر شده است، دو روایت رومی نیز وجود دارد؛ یک روایت که زوسیموس آن را بیان می کند، این است که والرین تلاش کرد با دادن غرامت و تاوان، شاپور را به صلح راضی کند اما موفق نشد، و در میانهٔ مذاکره اسیر شد. روایت دیگر آن است که والرین با میل و رغبت خود به اسارت درآمده است، زیرا در طول اقامتش در ادسا، سربازان رومی به دلیل گرسنگی شورش کرده بودند. آن ها پس از آن شورش به دنبال از بین بردن امپراتور بودند؛ و او از ترس شورش سربازان، به سمت ساسانیان فرار کرد زیرا ممکن بود توسط مردم و سربازان کشته شود. در نتیجه، والرین خود و سپاهیانش را تسلیم دشمن کرد.