رئالیسم، واقع گرایی، واقعبینی، راستین گرایی، تحقق گرایی
مترادف ها
پیشنهاد کاربران
رئالیستی و ایده آلیستی:اُفتامدی و بُنامدی؛واقعی وحقیقتی. راستی گرایی و درستی گرایی.
در فلسفه کاملا در مقابل مکتب نسبی گرایی قرار دارد و بین واقع گرایی و نسبی گرایی رابطه تضاد وجود دارد
واقع گرایی هنری. وریسم
کردارگرایی
چنانچه به روند �پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک� باریک شویم، درست ترین برگردان آمیخته واژه ی شلم شوربای �واقعگرایی� همانا �کردارگرایی� از آب درمی آید. سخن باریک و پاکیزه ( نکته ) در این میان و نه تنها در این باره که بگونه ای دربرگیرنده، خودداری از برگردان واژه به واژه ( تحت اللفظی ) است که به آروینی درست و درمان نمی انجامد و کار را بیش تر می پیچاند.
... [مشاهده متن کامل]
چنانچه به روند �پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک� باریک شویم، درست ترین برگردان آمیخته واژه ی شلم شوربای �واقعگرایی� همانا �کردارگرایی� از آب درمی آید. سخن باریک و پاکیزه ( نکته ) در این میان و نه تنها در این باره که بگونه ای دربرگیرنده، خودداری از برگردان واژه به واژه ( تحت اللفظی ) است که به آروینی درست و درمان نمی انجامد و کار را بیش تر می پیچاند.
... [مشاهده متن کامل]
واقع بین ، درست بین ، رئالیست ( realist )
رئالیسم
راستینه گرایی_سرشتین گرایی
واقع گرایی یا رئالیسم، یک مکتب فلسفی است که ادّعا دارد بین علم و معلوم، قابلیت تطابق، وجود دارد؛ یعنی علم می تواند جهان را همان گونه که واقعاً هست، توصیف کند.