واضح کردن


    illuminate
    clarify
    to (make) clear
    to elucidate
    to explain

فارسی به انگلیسی

واضح کردن مطلب
clarify

مترادف ها

clear (فعل)
تمیز کردن، تبرئه کردن، ترخیص کردن، زدودن، روشن کردن، توضیح دادن، واضح کردن، صاف کردن، خار چیدن

clarify (فعل)
تصریح کردن، روشن کردن، توضیح دادن، واضح کردن

expound (فعل)
واضح کردن، تفسیر کردن، به تفصیل شرح دادن

پیشنهاد کاربران

بپرس