واریز

/vAriz/

    settled
    settlement
    liquidation
    [adj.] settled
    [n.] c.e. settlemant

فارسی به انگلیسی

واریز نشده
unsettled

واریز کردن
deposit, settle, to settle, to liquidate, to clear up

واریز کردنی
chargeable

مترادف ها

settle (اسم)
واریز

settlement (اسم)
مسکن، توافق، تعدیل، تسویه، تصفیه، ته نشینی، پرداخت، واریز، کلنی، زیست گاه

پیشنهاد کاربران

Settlement
واریز/ vā - riz : ( اِ. مص. ) ۱ - واریز کردن.
واریز پول به حساب.
۲ - فرو ریختن؛ خرابی.
واریز گوشه دیوار، خاکشان پوده است، هوا بخورد واریز می کند. ( کلیدر، محمود دولت آبادی ) .
فرهنگ بزرگ سخن
دکتر حسن انوری
نشر: سخن

بپرس