دیکشنری
مترجم
بپرس
وارفتن
blench
decompose
disintegrate
dissolve
loosen
melt
separate
wilt
to be relaxed
to become loose
soften
thaw
ravel
دنبال کنید
مترادف ها
wane
(فعل)
کم شدن، خرد شدن، نقصان یافتن، رو بکاهش گذاشتن، وارفتن، به آخر رسیدن
پیشنهاد کاربران
از خود بیخود شدن
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها