درسپوختن / در خلاندن / در رواندن
می توان از {درون کردن، درون بردن، اندر بردن. . . } بهره برد.
بِدرود!
فرو کردن
پیشوندِ " ورود" در زبانِ پارسی " اَندَر" است.
1 - وارد شدن، ورود کردن = اَندر شدن، اَندر آمدن
2 - وارد کردن = اَندر کردن، اَندرنشاندن ( یا اَندرشاندن )
3 - ورود = اَندرآیِش ( اَندر. آی . ِ ش )
... [مشاهده متن کامل]
4 - ورود ممنوع است = اَندرآیِش پَرهیخته است.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
هشدار :
کنارگذاشتنِ پیشوندهایی همچون " اَندر" در زبانِ پارسی بمانندِ این است که به گویشورانِ لاتین بگویید که واژگانِ با پیشوندِ " inter " را دیگر بکار نبَرید و یا به آلمانی زبانها بگویید که شما از این پس از واژگان با پیشوندِ " ein" بهره نبَرید.
دخول کردن. دخیل کردن. جابجا کردن
وارد کردن: گذاشتن
وارد کردن بار زیاد به دیگران
گذاشتن بار زیاد روی دیگران
🇮🇷 کارواژه ی برنهاده: درون کردن 🇮🇷
دیگر کارواژگان همتا: نهادن، نوشتن
وارد ساختن ضربه یا جز آن به چیزی
رساندن
وارد کردن: [ اصطلاح زورخانه ]اصطلاحی است برای احترام گذاشتن به پیشقدمان و پهلوانان و صاحب کوتاه موقع ورود به زورخانه که عبارت است از زدن ضرب و زنگ و ادای صلوات و خوشامد گفتن.
تزریق
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)