وادادن


    to be relaxed
    to be soothed
    to be disintegrated

پیشنهاد کاربران

وا دادن: خود را رها کردن.
اگه طرف گفت سریع وا دادن، یعنی سریع خودتو ول کردی و جلو خودتو نگرفتی که فلان ریکشن رو نشون ندی
lose ground
For decades and indeed centuries before the outbreak of the First World War in 1914, the native regimes of the Middle East had been, in every sense, losing ground to Europe.
Give in
این واژه اصطلاحی است که از ادبیات نانوایی ( نانبایی ) وارد واژگانمان شده است -
در قدیم چون خمیر مایه فوریِ ( آماده ) نان ( ساکارومیسز یا ساکارومایسس سرویزیه:مخمر نان ) وجود نداشت؛
شاطر یا چونه گیر برای وَر اومدن یا حال اومدن خمیر، زمانی صبر می کردند ( وا می دادن ) که خمیر پُف کند و فرایند تخمیر صورت گیرد تا نانِ نرم و بِرِشته ای دسترنج آن ها باشد!
...
[مشاهده متن کامل]

وا بده: صبر و شکیبایی کن، امان و پناه بده ( جاده خدا بده ) ، مهلت و زمان بده، فُرجه و فرصت بده -
شُل کن، بیخیال شو، جا بزن - پاپی نشو، آویزون نباش! -
وِل کن، وارَهان، بِکِش بیرون! - بگذر، ببخش، عفو کن

به نظر واژه " وا دادن " بیشتر زمانی کاربرد به جا دارد که کسی دیگری را با خواسته ی بیش ا ز انتظار در تنگنا قرار دهد، در آن هنگام فرد مخاطب این کلمه را جهت خلاصی از وضع موجود به کار می برد .

بپرس