وادادن یعنی ول کردن
در گویش تهرانی وختی میگن وا بده یعنی ول کن
در گویش بانشی وختی میگن چسب وا داده یعنی ول کرده
در گویش تهرانی وختی میگن وا بده یعنی ول کن
در گویش بانشی وختی میگن چسب وا داده یعنی ول کرده
در گویش بانشی: ول شدن
وا دادن ؛ با فاصله شدن. متناوب گردیدن ، چنانکه شدت و التهاب درد.
- || ممانعت کردن.
- || نادیده گرفتن.
- || باز دادن :
خاردر پا شد چنین دشواریاب
خار در دل چون بود واده جواب.
مولوی.
- || ممانعت کردن.
- || نادیده گرفتن.
- || باز دادن :
خاردر پا شد چنین دشواریاب
خار در دل چون بود واده جواب.
مولوی.
وا دادن: خود را رها کردن.
اگه طرف گفت سریع وا دادن، یعنی سریع خودتو ول کردی و جلو خودتو نگرفتی که فلان ریکشن رو نشون ندی
اگه طرف گفت سریع وا دادن، یعنی سریع خودتو ول کردی و جلو خودتو نگرفتی که فلان ریکشن رو نشون ندی
این واژه اصطلاحی است که از ادبیات نانوایی ( نانبایی ) وارد واژگانمان شده است -
در قدیم چون خمیر مایه فوریِ ( آماده ) نان ( ساکارومیسز یا ساکارومایسس سرویزیه:مخمر نان ) وجود نداشت؛
شاطر یا چونه گیر برای وَر اومدن یا حال اومدن خمیر، زمانی صبر می کردند ( وا می دادن ) که خمیر پُف کند و فرایند تخمیر صورت گیرد تا نانِ نرم و بِرِشته ای دسترنج آن ها باشد!
... [مشاهده متن کامل]
وا بده: صبر و شکیبایی کن، امان و پناه بده ( جاده خدا بده ) ، مهلت و زمان بده، فُرجه و فرصت بده -
شُل کن، بیخیال شو، جا بزن - پاپی نشو، آویزون نباش! -
وِل کن، وارَهان، بِکِش بیرون! - بگذر، ببخش، عفو کن
در قدیم چون خمیر مایه فوریِ ( آماده ) نان ( ساکارومیسز یا ساکارومایسس سرویزیه:مخمر نان ) وجود نداشت؛
شاطر یا چونه گیر برای وَر اومدن یا حال اومدن خمیر، زمانی صبر می کردند ( وا می دادن ) که خمیر پُف کند و فرایند تخمیر صورت گیرد تا نانِ نرم و بِرِشته ای دسترنج آن ها باشد!
... [مشاهده متن کامل]
وا بده: صبر و شکیبایی کن، امان و پناه بده ( جاده خدا بده ) ، مهلت و زمان بده، فُرجه و فرصت بده -
شُل کن، بیخیال شو، جا بزن - پاپی نشو، آویزون نباش! -
وِل کن، وارَهان، بِکِش بیرون! - بگذر، ببخش، عفو کن
به نظر واژه " وا دادن " بیشتر زمانی کاربرد به جا دارد که کسی دیگری را با خواسته ی بیش ا ز انتظار در تنگنا قرار دهد، در آن هنگام فرد مخاطب این کلمه را جهت خلاصی از وضع موجود به کار می برد .