هین

/hin/

    behold
    hurry up

فارسی به انگلیسی

هین کردن برای راندن چهار پایان
chirrup

پیشنهاد کاربران

هَیِّن: به معنای کاری بسیار ساده که در مثال عامیانه به زبان فارسی به آن "آب خوردن" گویند.
در سوره مریم، حق تعالی در دو آیه به این لغت اشاره می کند: مورد اول، زمانی که خداوند به زکریا نبی بشارت پسری به نام یحیی را می دهد و زکریا نبی می گوید: همسر من نازا و من پیر هستم. قالَ کَذلِکَ قالَ رَبُّکَ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ
...
[مشاهده متن کامل]

مورد دوم، در بیان حضرت مریم سلام الله که بعد از خبر شنیدن بارداری اش به خداوند عرض کرد: من چگونه باردار شوم درحالی که مردی مرا لمس نکرده است؟ خداوند دوباره این آیه را بر او تکرار می کند.
در آیه دیگر که اشاره به همسر نبی مکرم اسلام ( ص ) دارد که مردم بدون علم پشت سر همسر پیامبر گرامی اسلام ( ص ) تهمت زدند و جاهلان آن تهمت را به آسانی بازگو کردند. "وَ تَحْسَبُونَهُ هَیِّناً" یعنی گناه بسیار بزرگی را مثل آب خوردن انجام می دادید. و آن یکی از ترفند های شیطان است که همگی امروزه به آن مبتلا هستیم. براحتی غیبت می کنیم و براحتی اسرار مردم بازگو می کنیم و براحتی تعیّر می کنیم. گناهان بسیار بزرگی که مثل آب خوردن انجام می دهیم و هیچ کس ما را مؤاخذه نمی کند، و حتی خیلی از ما آن را گناه نمی دانیم که از آن متنفر باشیم.

هِی - در چکامه ها ( شعرها ) به گونه "هین" کاربرد دارد!
در اوستا: "hadha"
( ( این واژه بیشتر با زوهر بکار می رود: zaothrō - barāi: برای زوهر!
آنکه همواره به ستاینده زوهَر ( زور: نیرومند ) می
...
[مشاهده متن کامل]

بخشد و هدیه می دهد
زور یا زوهر: مایع یا آبی آمیخته با شیر هست که در هنگام یَزِشن بهره می گیرند به مانند آب مقدس مسیحیان در هنگام غسل تعمید! ) )
معنی: آهای ( ahoy! ) ، لفظی هنگام درود و سلام، ندای احوالپرسی، صدایی یا آوایی برای خوشامدگویی
( ( در انگلیسی شده hi >>> همون "هِی" پارسی است! ) ) -
مُدام، یکسر، پیوسته، همواره، همیشه، در حالِ. . . -
هشدار، زِنهار ( زینهار ) ، به گوش و به هوش باش، حواس جمع
بخشی از بند 19 آبان یشت:
dathat ahmāi tat avat āyaptem aredvī sūra anāhita "hadha" - zaothrō - barāi aredrāi yazemnāi
jaidhyantāi dāthrish āyaptem
معنی: اَردِوی سوره آناهیتا آن موهبت را به او عطا کرد، زیرا او "در حالِ" راز و نیاز ( عبادت ) ، هدیه دادن، قربانی کردن و التماس است که او، آن نعمت را به او عطا می کند

منابع• http://www.avesta.org/ka/ka_tc.htm• http://www.avesta.org/ka/yt5sbe.htm
همین الان
هین: الان در لحظه
در کردی: از اصوات است. به معنی آگاه باش! به هوش باش که. . !
علی باقری هیچ کس نمیگوید هین شما و هین دارا نیست - خان هم از سان گرفته نشده خان از شان گرفته شده و شان شاه است و هم اکنون در هورامان و میان لکها شان را شان گفته میشود
هین:عجالتاً، این دم
آب زنید راه را هین که نگار می رسد
مژده دهیدباغ را بوی بهارمی ر سد
هین
معنی کلمه , , هینده, , به. زبان کوردی
بوی دهان در زبان ملکی گالی بشکرد
هوالعلیم
هین : آگاه باش ؛ شتاب کن ؛ عجله کن ؛ اینکه ؛ اینک. . . .
واژه هان یا هین گویش دیگر سان san به معنای دارا - مالک ( بودن ) lord از ریشه هندواروپایی senh به معنای gain یافتن، تسخیر، کسب است که امروزه آنرا خان xān میخوانند. از تکرار هان واژه هانهان ( مانند شاه شاهان=شاهنشاه ) و سپس هاهان و خاقان به دست آمده که لقب پادشاهان ترکستان بوده است.
...
[مشاهده متن کامل]

هات از ریشه هان در واژگان هاتیک hātika و هاتونhātuna ( ئون=پسوند زنیت در اوستایی ) به معنای خانم lady به کار رفته که هاتون را امروزه خاتون xatun میخوانند. بدل شدن هاتون به خاتون مانند بدل شدن هورشید به خورشید است. واژه هین در کوردستان و لورستان و واژه آن در پارسی به معنای مال - ملک ( از آن شما =هین شما - از آن او=هین او ) گویش دیگر هان هستند.
منبع : http://parsicwords. mihanblog. com/

واحد اندازه گیری معادل 1/5 گالن
در گویش اقلیدی
اسم صوت برای حرکت کردن خر، است. ضد آن هُوش
Hin
هین
چم واژه؛ اکنون ، بدون وقفه ،
تو ز چشم انگشت را بردار، هین
وآنگهانی هر چه میخواهى ببین
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس