، سیطره ، با اُبُهَّت ، عظمت ، هم ریشه با مُهَیمِن
هوالعلیم
هیمنه : عظمت ، وقار ، بزرگی ، اُبُهَّت. . .
هیمنه : عظمت ، وقار ، بزرگی ، اُبُهَّت. . .
معنی لغت هیمنه در لغت نامه دهخدا
هیمنه
[هَ مَ نَ] ( ع مص ) آمین گفتن. || بال گستردن طایر بر بچهء خود. || نگاهبان و رقیب گردیدن بر چیزی. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) . || ( اِ ) در تداول، شکوه و وقار و مهابت که از بزرگی و عظمت کسی در دل افتد. ( یادداشت مؤلف ) .
هیمنه
[هَ مَ نَ] ( ع مص ) آمین گفتن. || بال گستردن طایر بر بچهء خود. || نگاهبان و رقیب گردیدن بر چیزی. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) . || ( اِ ) در تداول، شکوه و وقار و مهابت که از بزرگی و عظمت کسی در دل افتد. ( یادداشت مؤلف ) .