هیرمند یا هلمند ( انگلیسی: Helmand؛ یونانی: Ἐτύμανδρος، لاتین: Erymandrus، اوستایی: Haētumant ) نام رودی است که از ولایت هلمند افغانستان روان شده و به دریاچهٔ هامون که دریاچه ای مشترک میان کشور افغانستان و ایران است می ریزد. رود بزرگ هیرمند از رودهای پرآب افغانستان و آسیا به شمار می رود که سالانه میلیاردها متر مکعب آب در آن جریان می یابد و طول آن ۱٬۱۰۰ کیلومتر می باشد؛ از این لحاظ بلند ترین رود واقع میان سند و فرات به شمار می آید.
... [مشاهده متن کامل]
این رود از بلندی های کوه بابا در ۴۰ کیلومتری غرب کابل از رشته کوه هندوکش در افغانستان سرچشمه می گیرد و پس از مسافت ۱٬۱۰۰ کیلومتر وارد دریاچهٔ هامون که دریاچه ای مشترک میان کشور افغانستان و کشور ایران است می شود.
نام این رود به ریخت های هیرمند، هلمند، هیدمند، هندمند، هیلمن و هیرمن نیز در نسک های گوناگون تاریخی و گیتاشناسی آمده است. نام این رود در اوستا به گونهٔ هئتومنت Haetumant آمده است. بخش نخست این نام معنای بنداب یا ورغ یا سد را می دهد و منت نیز همان مند در فارسی کنونی است که معنای دارندگی را می رساند. پس نام این رود به معنای برخوردار از بند می باشد. همچنین در اوستا این نام معنای عام سرزمینی که زود سیراب می شود را نیز دارد. رومیان و یونانی ها این رود را Etymandros یا Erymanthus می خواندند.
یاقوت اسم این رودخانه را «هندمند» ضبط کرد. حمدالله مستوفی نام رودخانه را «آب زره» نیز نامیده است.
نام این رود در شاهنامه فردوسی نیز آورده شده است:
همچنین در گرشاسب نامه اسدی:
و در شعرهای قطران تبریزی:
همچنین در وندیداد در فرگرد نوزده، پاره های ۳، ۳۹، ۶۵ و ۶۹ همچنین فرگرد یکم پاره ۱۳ از این رود به هئتومنت یاد شده و سرزمینی را که این رود در آن جاری است را به همین نام نامیده است. همچنین در فصل بیستم بندهشن پاره های ۶، ۱۷، ۲۱ و ۲۲ از این رود یاد می شود.
هیرمند از جنوب باختری کابل پس از پیوستن به رودخانهٔ دیگری به نام ارغنداب از شمال غربی قندهار گذشته و وارد دشت مارگو می شود. این رودخانه، در محل بند کمال خان واقع در خاک افغانستان تغییر مسیر داده و به شمال منحرف می گردد و در بند کهک واقع در ۳۶ کیلومتری جنوب خاوری زابل وارد دریاچهٔ هامون می شود. دریای هلمند بعد از عبور از «شیلهٔ چرخ» در نزدیک سیاه دک و با سیرآب کردن ولسوالی های «کنگ» و «چخانسور» به سوی هامون پوزک در جهیل سیستان سیر کرده در موقع توفانی سال که آب هلمند بالا می رود، هامون پوزک و هامون هلمند پرشده به هامون صابری می ریزند ( در کنار مرکز ولسوالی چخانسور دریای خاشرود نیز به هامون پوزک می ریزد و در منطقهٔ شند معصوم خان دریای «خسپاس» که گاه سیل می کند نیز به هامون پوزک وصل می شود.
... [مشاهده متن کامل]
این رود از بلندی های کوه بابا در ۴۰ کیلومتری غرب کابل از رشته کوه هندوکش در افغانستان سرچشمه می گیرد و پس از مسافت ۱٬۱۰۰ کیلومتر وارد دریاچهٔ هامون که دریاچه ای مشترک میان کشور افغانستان و کشور ایران است می شود.
نام این رود به ریخت های هیرمند، هلمند، هیدمند، هندمند، هیلمن و هیرمن نیز در نسک های گوناگون تاریخی و گیتاشناسی آمده است. نام این رود در اوستا به گونهٔ هئتومنت Haetumant آمده است. بخش نخست این نام معنای بنداب یا ورغ یا سد را می دهد و منت نیز همان مند در فارسی کنونی است که معنای دارندگی را می رساند. پس نام این رود به معنای برخوردار از بند می باشد. همچنین در اوستا این نام معنای عام سرزمینی که زود سیراب می شود را نیز دارد. رومیان و یونانی ها این رود را Etymandros یا Erymanthus می خواندند.
یاقوت اسم این رودخانه را «هندمند» ضبط کرد. حمدالله مستوفی نام رودخانه را «آب زره» نیز نامیده است.
نام این رود در شاهنامه فردوسی نیز آورده شده است:
همچنین در گرشاسب نامه اسدی:
و در شعرهای قطران تبریزی:
همچنین در وندیداد در فرگرد نوزده، پاره های ۳، ۳۹، ۶۵ و ۶۹ همچنین فرگرد یکم پاره ۱۳ از این رود به هئتومنت یاد شده و سرزمینی را که این رود در آن جاری است را به همین نام نامیده است. همچنین در فصل بیستم بندهشن پاره های ۶، ۱۷، ۲۱ و ۲۲ از این رود یاد می شود.
هیرمند از جنوب باختری کابل پس از پیوستن به رودخانهٔ دیگری به نام ارغنداب از شمال غربی قندهار گذشته و وارد دشت مارگو می شود. این رودخانه، در محل بند کمال خان واقع در خاک افغانستان تغییر مسیر داده و به شمال منحرف می گردد و در بند کهک واقع در ۳۶ کیلومتری جنوب خاوری زابل وارد دریاچهٔ هامون می شود. دریای هلمند بعد از عبور از «شیلهٔ چرخ» در نزدیک سیاه دک و با سیرآب کردن ولسوالی های «کنگ» و «چخانسور» به سوی هامون پوزک در جهیل سیستان سیر کرده در موقع توفانی سال که آب هلمند بالا می رود، هامون پوزک و هامون هلمند پرشده به هامون صابری می ریزند ( در کنار مرکز ولسوالی چخانسور دریای خاشرود نیز به هامون پوزک می ریزد و در منطقهٔ شند معصوم خان دریای «خسپاس» که گاه سیل می کند نیز به هامون پوزک وصل می شود.
هور به مفهوم آب حیات، انرژی و گرما می باشد و هیرمند به زمین یا سرزمینی یا شخصی که مُنعِم و سیراب از انرژی شده باشد را گویند. به طور خلاصه، هیرمند یعنی نیرومند
هیرمند
یک واژه اوستای است و در زبان پهلوی به گونه " هیرومنت" آمده ، بخش نخست واژه" هیر " نه به معنای آتش بلکه به معنای ثروت و دارایی آمده چنانکه در " هیرکان" به معنای چشمه ثروت و در " هیربد " به معنای نگهبان ثروت و یک مقام دینی در آتشکده برای گردآوری نذورات دینی بوده است و با آتروپان ( آذربان ) نباید اشتباه شود و اگر نوشته های پهلوی مانند کارنامه اردشیر بابکان بررسی شود چنین برداشت نادرست رخ نخواهد داد .
... [مشاهده متن کامل]
یک واژه اوستای است و در زبان پهلوی به گونه " هیرومنت" آمده ، بخش نخست واژه" هیر " نه به معنای آتش بلکه به معنای ثروت و دارایی آمده چنانکه در " هیرکان" به معنای چشمه ثروت و در " هیربد " به معنای نگهبان ثروت و یک مقام دینی در آتشکده برای گردآوری نذورات دینی بوده است و با آتروپان ( آذربان ) نباید اشتباه شود و اگر نوشته های پهلوی مانند کارنامه اردشیر بابکان بررسی شود چنین برداشت نادرست رخ نخواهد داد .
... [مشاهده متن کامل]