از معانی هول، هیبت و هراس است.
پس به نظرم، معنای بیت �چو بانگ دهل هولم از دور بود، بغیبت درم عیب مستور بود� از �بوستان سعدی� این است:
مثل طبل توخالی که صدایش از دور هراس انگیز است، عیوبی که من در خودم داشتم نیز به سبب غیبتم نادیدنی بود.
در گویش مازندرانی هول به ۲ صورت بکار میره،
۱. هول خوردن به معنی ترسیدن یهویی، یا همون یکه خوردن.
۲. هول شدن به معنی دستپاچه شدن.
بیشترین کاربرد هول در مازندران همان مورد اول هست.
هول به معنی عجله کردن کمترین کاربرد را دارد.
از هول جان، پایم را به دیگ زدم، به زمین ریخت. ( چهل طوطی، ویرایش و بازنویسی زهرا نیرومند ) ؛ از ترس از دست دادن جانم
نمیتوانم قطعی بگویم ولی بنظرم از ریشه ی تورکی هالاشا میاد
هالاشا در تورکی به کسی گفته میشه که بسیار شتابزده عمل میکنه
واژه هول به چم شتاب و ترس و . . . . . از ریشه هلیدن امده و درست آن هل است که امروزه به ریخت هول یا شتابان یا ترسوار هیخته ( تبدیل ) شده است واژه هشتن و هلیدن هر دو به چم وارد شدن بوده که امروزه در بسیاری از واژه ها همچون هشت بهشت = ورودی بهشت / خود واژه بهشت = ( مورود ) جایگاه نیکو و هل دهید = به زور وارد شدن / چیزی را به کسی هل دادن = وارد کردن زورکی و . . . آمده است
... [مشاهده متن کامل]
از همین رو هول که درتسش هل است به چم انچیزیست که بطور آنی به کسی وارد شود که باعث دستپاچگی / ترس / شتاب و . . . در کار می شود و امروزه کسی از هل جز در مواردی که میگویند هل دهید = وارد شوید کاربرد اصلی آن ترک شده و بریخت استعاره ای از ان بهره میبرند.
ابراز علاقه عجولانه
simp
Howl
شگفت انگیز ، ترسناک
پسر یا دختری که برای بدست آوردن جنس مخالف دست به هر کاری بزند. حتی به خفّت و خواری بیفتد تا او را بدست آورد میگویند فلانی چقدر هَوَله ( بیشتر ذکور برای بدست آوردن اناث این کار را میکند )
هَوَل به کسی می گویند که برای برقراری رابطه جنسی با جنس مخالف هرکاری می کند حتی اگر باعث بی آبرویی و خوار شدنش بشود. یا به طور خلاصه کسی که عقده رابطه جنسی دارد.
زبان کوچه، آرگوی جوانان ) هَوَل؛ کسی که به طرز افراطی و زننده ای خواهان موضوع یا شخصی خاص است. مثلاً �هَوَلِ خارج� به کسی گویند که به شدت و به طرز نامتعارفی علاقه مند به خارج از کشور باشد.
خاکستر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)